کد خبر: ۹۰۲
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۱ 25 January 2015

اینکه،عالم سیاست، دنیای عجیبی است نباید مایۀ تعجب کسی باشد .حتی اگر این اعجاب به حدی باشد که «بنیامین نتانیاهو» عامل کشتار هزاران زن وکودک فلسطین ،بازو در بازوی چهل نفر از رهبران جهان وپیشاپیش راهپیمایی «پاریس » به نماد مخالفت با« تروریسم» ، ومنادی «آزادی بیان » تبدیل شود.اما از چنین مضحکه ای آزادی متولد نمیشود. مضحک بودن صحنه به قدری بود که حتی سردمداران غرب هم سر از خجالت برنداشتند و«فرانسوا اولاند» رئیس جمهوری فرانسه با شرمگینی خاصی اعلام کرد که تمام تلاش خود را به کار بست که قصاب «تل آویو» به پاریس نیاید.

اما بود ونبود او در اصل قضیه و ماهیت امر تفاوتی ایجاد نمیکند.غرب، سالهاست که حمله به کانون توحید را در دستور کار خود قرار داده است. منادیان خدا ناباوری ومدعیان تساهل اکنون در مقابل محمد (ص) صف آرایی کرده اند. آنها توهین را « آزادی بیان» معنا کرده اند. و به توصیۀ مبدع نظریۀ برخورد تمدنها «ساموئل هانتینگتون» با به کنار نهادن هر گونه شرم وحیا قداست شکنی از اصلی ترین کانون توحید را استراتژی خود قرار داده اند. گویی برای واژه هایی مانند ادب وحیا در فرهنگ ودیکشنریهای غرب معادلی نیست وگرنه این همه تعرض و بی ادبی به ساحت مقدس بزرگترین مظهر رافت و رحمت ، نمیتواند بی سبب وعلت باشد.

تقابل غرب با مقدسات ، صرفا به حمله وهجمۀ آنان به اسلام و پیروان این آیین مقدس محدود نمیشود بلکه دین زدایی از عرصۀ زندگی بشری در دستور کار آنهاست .سالها پیش سایت« بی بی سی »مقاله ای را منتشر کرده بود که در آن معجزه و کرامات حضرت مسیح(ع) ، زیر سئوال رفته بود. نویسندۀ مقاله با طنز تلخی آن را ، به سخره گرفته بود و تحقق معجزات مسیح را به عوامل طبیعی پنهان از دید عامۀ مردم نسبت داده بود.سخیف تر از آن واکنش روزنامه های غربی به خشم مسلمانان جهان بود که به دنبال کاریکاتورهای موهن روزنامۀ دانمارکی ایجاد شده بود.در صفحۀ اول روزنامۀ فرانسوی « فرانسوا» کاریکاتوری درج شده بود که از زبان حضرت عیسی وموسی خطاب به مسلمانان میگفت : «ناراحت نباشید ،کاریکاتور ما را هم میکشند» ادعای روزنامۀ فرانسوی این بود که به اینطریق میخواهد خشم مسلمانان جهان را فرو بنشاند.

عذر احمق، بدتر از جهلش بود

 عذر نادان زهر دانش کش شود

تنزل گفتمان به این درجه از سخافت وتعبیر«آزادی بیان» از آن، مبین کدام آزادی است ؟ غرب در تعریف آزادی، آشکارا خود را به تغافل زده است واز آن، راهی بر قداست شکنی ، باز کرده است .سکولاریسمی که بنا به ادعای خود زمانی، مداراگری وخرد گرایی از مخاطب خود طلب میکرد، اکنون به نحو آشکاری، بلاهت ومنطق گریزی در پیش گرفته است. تمامی صحنه آرایی ها وتلاشهای مجامع وسران غرب در برگزاری راهپیماییها وبوغ وکرناهای تبلیغاتی اخیر به این منجر شد که به قول خودشان «محمد » را به روی صفحۀ اول «شارلی ابدو» بیاورند وآنرا در سه میلیون نسخه به دست مخاطبین برسانند.کاری که بنا به اظهار خودشان ، تا کنون گردانندگان نشریه در آن ناکام بوده اند .گزارشگر مجلۀ اشپیگل در مصاحبه ای با سردبیر شارلی ابدو شوخی‌های آن نشریه را در مقایسه با رقیب بزرگ‌تر خود، Le Canard enchaîné، زمخت و بی‌مزه توصیف می‌کند. و«ژرار بیار» سردبیر شارلی ابدو می‌گوید :

« Le Canard همانند بانویی سالخورده است و هرگز جرأت آوردن محمد روی صفحه اول خود را ندارد، ولی شارلی ابدو چنین قید و بندی ندارد »

این منتهای تعریف از « آزادی بیان» در غرب است .کسب حمایت ودریافت مجوز از سران چهل کشور برای توهین به پیامبر اسلام.منادیان آزادی بیان از پنجه انداختن به آفتاب چهرۀ نبوت ورحمت چه دنبال میکنند؟آنها چه اصرار دارند که گروه های تکفیری وافراطی غرب ساخته را در زیر پرچم ومجموعۀ آیین وپیامبری معرفی کنند که روح آن بزرگوار از شنیدن نامشان آزرده است؟ بر وجه مهربانی ومکارم اخلاقی نبی اکرم (ص) استدلال هیچ نگارنده وگوینده ای لازم نیست، آسمان با عظمت ، گواه آن است.

فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ

« ای پیامبر ،به سبب رحمت خداست که تو اينچنين خوشخوی و مهربان هستی اگرتند خو و سخت دل می بودی از گرد تو پراکنده می شدند. پس بر آنها ببخشای و برايشان آمرزش بخواه و در کارها با ايشان مشورت کن و چون قصد کاری کنی بر خدای توکل کن ، که خدا توکل کنندگان را دوست دارد»

از معجون تلخ وانتقامجوی «نتانیاهو» وبازو به بازو نهادن وی با «مرکل» ،«کامرون» «اولاند» و..... نه آزادی بیان متولد میشود ونه مسیحیت حقیقی و راستین ، وصد البته که بر دامن کبریایی محمد هم از این خاک وغبارزود گذر ، گَردی نمی نشیند. حساب افراط گرایانی که در دامان غرب ونئوکانهای امریکایی پرورش یافته وامروز در اقصی نقاط عالم سر می برند وشکم پاره میکنند از محمد (ص) وپیروان راستین او جداست .بهتر است غرب ، صادقانه با جهان سخن بگوید وبه ترفندی که خود میداند ،کنترل کسانی را که خود در دامان ناپاکش پرورده وبرای شکل گیری آن سلاح وبودجه تامین کرده است، به دست گیرد. جهان غرب باید میدانست که ماری که در خانه پرورده است قرار نیست همیشه ،همسایه را نیش بزند ،قطعا زهری نیز برای خود او دارد خاصیت افراط گری همین است ، که روزی زنجیر پاره کند و پاچۀ اربابش را نیز بگیرد.چهرۀ اسلام ومسلمانان جهان پاکتر وعفیف تر از آن است که بتوان نسبتی میان آنان واینگونه افراط گریها برقرار کرد .تلاش برای برقراری چنین نسبتی درد غرب را درمان نمیکند.

کسانی که بعد از غائلۀ تروریستی پاریس وتحت تاثیر آشفته بازار تبلیغات مسموم با نام سایر ادیان ابراهیمی سعی در محکومیت اسلام و پیروان آن کردند. خوب است بدانند که پیروان راستین اسلام، ارادتی کمتر از مقدساتشان به مسیح(ع) وسایر پیامبران الهی ندارند. به تعبیر قرآن همۀ آنها از نوری واحدند. امروز کدام خانواده ای در جهان اسلام اعضایی با نام مریم ،عیسی ،موسی و.... ندارند؟ این نشانۀ ارادت واعتقاد عمیقی است که مسلمانان جهان به همۀ انبیاء الهی دارند .خوب است آنها روزی را به یاد آورند که بعد از فجایع روزنامۀ دانمارک، یک جانباز بی دست وپا در مقابل سفارت آن کشور در تهران ،چگونه با کاری طاقت فرسا ،اما توام با عشق راستین به ساحت مسیح ومریم ، با قلم موی نقاشی در میان دو لب، چهرۀ مقدس حضرت مریم را به زیباترین وجه ممکن ترسیم نمود وبر کار بی ادبانۀ آن روزنامه، چنین مودبانه پاسخ گفت

بیگانه کند در غم ما خنده ، ولی ما 

با چشم خودی بر غم بیگانه بگرییم

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار