امیر محبیان تحلیگر سیاسی اصولگرا می گوید:
ورود احمدی‌نژاد و بقایی هم ماجرای انتخابات امسال را پیچیده‌تر کرده است. کنش‌های عجیب‌وغریب این چندوقت احمدی‌نژاد، تأیید یا ردصلاحیتش، کنش او در صورت ردصلاحیت و احتمال رأی‌آوری‌اش در صورت تأیید صلاحیت، همه اینها باعث شده که انتخابات سال جاری به یک پدیده پیچیده چندبُعدی یا چندمتغیره بدل شود. با دکتر امیر محبیان، روزنامه‌نگار، و تحلیلگر اصولگرا ، در دانشگاه درباره ابعاد مختلف انتخابات پیش‌رو گفت‌وگو کرده‌ایم که می‌خوانید.
کد خبر: ۴۰۹۹۳۹
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۸ 18 April 2017

به گزارش تابناک سمنان به نقل از ایران آنلاین، *مکانیسم تعیین هدف جمنا برای من مشخص نیست و اینکه اساسا از چه مدلی بهره‌گیری کرده و ماتریس فرصت‌ها، تهدیدها، قوت‌ها و ضعف‌های هر کاندیدا را چگونه طراحی کرده‌اند برایم نامشخص است یا حتی چون رقابت برای کسب سهم مناسب در بازار سیاسی بوده و مستلزم بازاریابی سیاسی است؛ می‌توانستند از ماتریس رشد و سهم بازار (BCG) هم استفاده کنند، اما از نوع عملکرد و گزینش کاندیدای نهایی مشخص است که برآورد علمی و دقیق از بازار سیاسی هدف را دنبال نکرده‌ و بیشتر براساس قضاوت‌های نخبگان نزدیک به خود تصمیمات را اتخاذ کرده‌اند.

احمدی نژاد یک تیم چریکی جان نثار دورش جمع کرده است   جمنا در رسیدن به وحدت اصولگرایی ناکام ماند


* اگر اهداف مطلوب آنها نیل به وحدت اصولگرایی و رسیدن به یک کاندیدای قدرتمند با درصد مطلوبیت عالی و قدرت رقابت بالا باشد؛ حتما به این هدف مطلوب نرسیده‌اند، ولی اگر هدف مقدور آنها طرح جمنا به‌عنوان یک فاکتور سیاسی تأثیرگذار و جلوگیری از پراکندگی نسبی کاندیداهای اصولگرا درون جمنا و محدودسازی به چند رقیب درونی باشد، فکر می‌کنم تا اینجا به هدف مقدور خود رسیده‌اند. البته خیلی هم نمی‌توان جمناییان را مقصر دانست زیرا هم آنان و هم اکثریت تحلیلگرانی که در ایران به تحلیل سیاسی مشغولند، از مدل خطی LINEAR برای تحلیل شرایط استفاده می‌کنند درحالی‌که برای من ثابت شده است که مدل خطی سنتی برای تحلیل شرایط ایران دیگر جواب نمی‌دهد.


* به‌طور ساده می‌گویم یک رابطه خطی یک علت معین، یک معلول معین و فقط یک معلول دارد؛ درحالی‌که در یک رابطه غیرخطی (Non linear) یک علت معین یا یک اقدام معین می‌تواند معلول‌ها و پیامدهای متعددی داشته باشد. متأسفانه تحلیلگران و سیاست‌مداران ما همچنان بر تصویری ایستا از صحنه سیاست اصرار دارند؛ درحالی‌که فضای سیاسی ما به‌ویژه در این دوره به‌صورت کاملا آشکار نشان از ورود به فضای آشوبناک دارد؛ اشکال بزرگ تحلیل در فضای آشوبناک آن است که تحلیلگران دوبُعدی می‌خواهند در فضای سه‌بُعدی تحلیل کنند.


*فضای آشوب در این معنا به معنای آشوب سیاسی نیست. آنچه به‌عنوان آشوب یا بی‌نظمی احساس می‌کنیم فقط سطح بالاتری از پیچیدگی است؛ دامنه آن هم از ثبات مطلق تا الگوهای فعالیت را که به طرزی نامفهوم پیچیده است دربر می‌گیرد. اکنون زیاد می‌شنویم که افراد ابراز گیج‌شدن در برابر وقایعی که رخ می‌دهد می‌کنند؛ حتی بعضی از تحلیلگران سیاسی! اشکال اینجاست که برخلاف وضعیت ایستا که تحلیل در آن دوبُعدی و ساده است؛ در وضعیت آشوبی، وضعیت ثابت نیست، بلکه پیوستاری است.

* در فضای سیاسی آشوبناک سه سطح از تحلیل وجود دارد؛ در پایین‌ترین سطح نوعی ثبات دیده می‌شود؛ در بالاترین سطح، نوعی نوسان دوره‌ای دیده می‌شود و در سطوح عالی، الگوهایی را مشاهده می‌کنیم که درک آن به ظاهر مشکل است؛ این وضعیتی است که فعلا در آن هستیم. وقتی به رفتار سیستم سیاسی خود نگاه می‌کنیم شاهدیم که رفتار سیستم سیاسی و بازیگران آن در حال انتقال از الگوهای ساده به الگوهای پیچیده است؛ شیوه‌های سنتی تحلیل دیگر جواب نمی‌دهد.


*آنها تحلیل دقیقی از وضعیت پیش‌رو و نیز توان مدیریتی و تأثیرگذاری جمنا بر فضای سیاسی اصولگرایان نداشتند. اگر این دوستان آسیب‌شناسی دقیقی از روند حرکتی پیشین جریان اصولگرا و علل شکست شورای هماهنگی در نیل به وحدت داشتند، قطعا سنجیده‌تر حرکت می‌شد. برای درک دلیل شکست مدل «ورود به رقابت و سپس کنارکشیدن» یا «وحدت بعد از نام‌نویسی»، لازم است به دو عنصر مهم دقت کنیم؛ نخست روان‌شناسی کاندیداست و دیگری جنبه‌های اقتصادی؛ کاندیدا پس از آنکه ثبت‌نام کرد، بلافاصله خود را رئیس‌جمهور بالقوه می‌داند و سطح تمایل به حرف‌شنوی تشکیلاتی در او کاهش می‌یابد؛ هر کاندیدای ثبت‌نام‌کرده‌ای، جماعتی را به دور خود گرد می‌آورد که پشت او ایستاده و کاندیدا را به نماد منافع محتمل خود تبدیل می‌کنند؛ با این کار، دیگر برای او راهی برای بازگشت نمی‌گذارند. از سوی دیگر، کاندیدا و هوادارانش به محض ثبت‌نام، به ‌صورت جدی هزینه‌هایی را متقبل شده و در‌عین‌حال منافع محتملی را می‌بینند؛ این مدل نگرش خودبه‌خود آنها را در پذیرش ایثارگرانه عقب‌نشینی دچار تردید می‌کند و به پیشنهادهای کناره‌گیری به عنوان پیشنهادهای متضررکننده نگاه می‌کنند. ما قبلا تجربه کرده بودیم کسی که کاندیدا می‌شود، دیگر شنوایی قبل از کاندیداتوری را ندارد و هیچ‌کدام مایل نیست بدون مابازای مناسب، قربانی آن دیگری شود.


* همه اینها مایل بودند بیایند ولی هرکدام موانعی را فراروی خود می‌دیدند؛ به محض اینکه موانع را کم‌رنگ دیدند، آمدند. آقای رئیسی به گمانم به‌ دلیل سابقه کمتر در سیاست، با احتیاط به قضیه نزدیک شد؛ ولی به مرور برای ایشان کار ساده‌تر از آن بود که نمایش داده شد. بعضی می‌گویند زیر پای ایشان پوست خربزه گذاشتند تا ایشان در صورت شکست از آرزوهای بزرگ هم دست بکشد. من به صحنه این‌گونه نگاه نمی‌کنم. آقای رئیسی قابلیت‌هایی دارد که فقط به آنها نگریسته شد؛ اما کار بسیار پیچیده‌تر از آن است که در آغاز می‌نماید.
قالیباف هم هوشمندی به خرج داد؛ اصلاح‌طلبان پس از نهی رهبری در قبال احمدی‌نژاد، او را رقیب اصلی روحانی دیدند و با تمام توان به‌ویژه با مدیریت جبهه سازندگی، به او حمله بردند. سطح بالای تخریب حتی بین اصولگرایان و تردیدهای قالیباف او را مردد کرده بود. طرح‌شدن رئیسی عملا قالیباف را از هدف شماره یک به هدف شماره دو تبدیل کرد؛ قالیباف با سکوت و نوعی عقب‌نشینی، اجازه داد رئیسی مطرح شود.

*در عمل اصولگرایان به این نتیجه رسیدند که رئیسی باید ضعف سابقه ‌کار اجرائی خود را با مکملی مانند فتاح یا قالیباف برطرف کند. با کنارکشیدن فتاح، قالیباف مجددا رشد کرد. او با این فرازونشیب حضور، به اصولگرایان نشان داد نیاز اصولگرایان به او کمتر از نیاز او به آنها نیست. الان برای قالیباف چگونگی حضور مهم‌تر از خود حضور است.
اما حکایت احمدی‌نژاد مفصل است. او طراح بازی‌های پیچیده و جسارت‌آمیز است؛ خط قرمزی نمی‌شناسد و یک تیم چریک جان‌نثار سیاسی کوچک دور خود جمع کرده است که مرزی برای خود نمی‌شناسند. اکنون به گمانم او فقط دغدغه رقبای سیاسی خود نیست؛ ابهام و بزرگی اهداف نهایی او دل‌های زیادی را میان حاکمیت سیاسی می‌لرزاند.


*چندقطبی‌سازی برای اصولگرایان زمانی ارزشمند است که اقطاب متکثر از میان اصلاح‌طلبان و دولتی‌ها باشد نه از میان خودشان. البته مشکل اصولگرایان در مقدمات است؛ یعنی رسیدن به وحدت در انتخابات؛ از این رو اگر به دور دوم برسند، احتمال پیروزی آنها زیادتر می‌شود. فضای دوقطبی لزوما بد نیست و ممکن است باعث مشارکت بیشتر شود؛ ولی آنچه رهبری نظام به‌درستی نگران آن هستند و دوقطبی را در این شرایط مضر دانستند، آن است که دو قطب انتخابات برای جمع‌آوری رأی، تبر به دست گرفته و ریشه درخت انقلاب و دستاوردهای آن را بزنند؛ و الا اگر دو طرف برنامه‌ها و توانایی‌های خود را بیان کنند، نه‌تنها این دوقطبی بد نیست بلکه مفید هم بوده و منجر به شفافیت و تصمیم آگاهانه‌تر شهروندان در انتخابات ریاست‌جمهوری می‌شود.


* درباره دوگانه احمدی‌نژاد و بقایی، شورای نگهبان عقلاً چهار راه بیشتر پیشِ‌رو ندارد؛ یا هر دو را تأیید کند که در آن حالت، به گمانم بقایی نهایتا به نفع احمدی‌نژاد کنار خواهد رفت یا فقط بقایی را تأیید کند که پرسش‌برانگیز خواهد بود که چرا رئیس‌جمهور سابق را تأیید نکرده و بقایی را که گفته بودند پرونده مفتوح دارد، تأیید کرده است؟ البته در آن صورت هم احمدی‌نژاد با تمام توان از بقایی حمایت خواهد کرد یا احمدی‌نژاد را تأیید می‌کند و بقایی را مردود که باز هم هدف احمدی‌نژادی‌ها تأمین شده است و احمدی‌نژاد با قدرت وارد انتخابات می‌شود یا هر دو را رد می‌کند که صحنه پیچیده و منوط به واکنش احمدی‌نژاد می‌شود؛ مقایسه حالات نشان می‌دهد حداقل در سه حالت، احمدی‌نژاد به هدفش رسیده است؛ در گزینه چهارم هم اگر فرضا آن‌گونه که بعضی از اصلاح‌طلبان می‌گویند هدفش اپوزیسیون‌نمایی باشد - که من آن را قابل قبول نمی‌دانم - به هدفش رسیده است.


* حتما در هر دو قطبی که ایجاد شود، یک قطبش احمدی‌نژاد است. البته تأثیر منفی حضور احمدی‌نژاد بر وضعیت اصولگرایان واضح است. احمدی‌نژاد هم اصولگرایان و هم دولت را یکسان خواهد زد و اگر قرار بر ترجیح باشد، به گمانم اصولگرایان را بیشتر هدف حملات خود قرار خواهد داد تا ریزش نیروهای اصولگرای خود را با رأی خاکستری‌ها پر کند.


* عقل حکم نمی‌کند اصولگرایان مانند لشکر بی‌فرمانده وارد صحنه شوند. اگر شرایط تحت کنترل باشد، شما برای مدیریت صحنه، استراتژی خواهی نوشت و الا در شرایط نامتعادل و خارج از کنترل، شرایط تو را به سازگاری با وضعیت موجود مجبور خواهد کرد؛ اصولگرایان در این وضعیت‌اند.
*در این انتخابات همه به روحانی حمله خواهند کرد؛ احمدی‌نژاد اگر بماند به همه حمله خواهد کرد؛ مابقی اصولگرایان عمدتا به روحانی حمله خواهند کرد؛ به همین دلیل، روحانی به قول قدیمی‌ها یار تو دلی آورده است تا تنها نباشد. البته کارگزارانی‌ها در این بازی هم باز اصلاح‌طلبان را دور زده‌اند که در زمان خودش به آن خواهیم پرداخت.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار