به گزارش تابناک به نقل از ایسنا، جهان امروز هر روز تغییر میکند و این ایدههای نو انسانها است که تحولات جدید را میسازد. این روزها دیگر صحبتهای تکراری خریدار ندارد، بلکه این ایدههای نو و جدید هستند که میتوانند مورد توجه جهانیان واقع شوند.
تو یا من، فرقی ندارد تحصیلاتت چقدر باشد؟ یا از کدام طبقه و قشر جامعه باشی؟ همین که ایدهای نو طراحی کرده و اجرایی موفق داشته باشی میتوانی یکی از سخنرانان تداکس شوی.
تداکس، یک جامعه سازمان یافته غیر انتفاعی است که سعی دارد ایدههای نو جهانیان را با یکدیگر به اشتراک بگذارد و این کار را در دو بعد جهانی و محلی انجام میدهد.
یک موکت قرمز در وسط سن؛ این آغاز یک رویداد است رویدادی که هزاران دستورالعمل برای برگزاری دارد و همه چشمها به سخنران روی آن موکت قرمز دوخته میشود، موکتی که هر انسانی دوست دارد روزی بر روی آن قرار گیرد و حرفی نو برای گفتن داشته باشد.
TEDX(تداکس) یعنی ایدههایی که ارزش گسترش دارند و با این هدف کار میکند که ایدههای نو که به سرانجام رسیدهاند بازگو شوند تا جرقههای ایده سازی در ذهن دیگران نیز زده شود.
مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی" آغازگر سخنرانی این رویداد است. مرتضی اسلامی دهکردی سخنرانی خود را با شمارش اعداد 101، 102، 103آغاز کرد و گفت: این تعداد ثانیه لازم است تا سرعت یک یوزپلنگ از صفر تا صد برسد، سرعتی که بیشک باور انسان نمیشود و طی تحقیقات به عمل آمده نشان داده که سرعت یوزپلنگ دو دهم ثانیه از خودروی فراری انزو بیشتر است.
اسلامی دهکردی اظهار کرد: هم اکنون کمتر از 70 قلاده یوزپلنگ و یا در بهترین حالت، حداکثر 70 قلاده یوزپلنگ در کشور داریم که این یعنی انقراض سومین گربه سان کشورمان بسیار نزدیک است.
وی با شمارش مجدد 101،102،103 افزود: این میزان زمان یعنی سه ثانیه لازم است تا یک هکتار از مراتع به کویر تبدیل شود و در همین سه ثانیه گذشته این اتفاق رخ داد. این در حالی است که هر روز توسعه صنعت بیش از پیش میشود و همه انسانها و کشورها به سمت صنعت هجوم بردهاند.
مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی با بیان اینکه با افزایش تخریب محیط زیست یکسری از تشکلهای اجتماعی در قالب سمنها شکل گرفت، ادامه داد: در ایران شیر آسیایی و ببر مازندران را که مثل آنها نداریم به راحتی از دست داده ایم و زمان به گونهای پیش میرود که سومین گربه سان ایرانی یعنی یوزپلنگ را هم به لیست انقراض اضافه کردهایم.
اسلامی دهکردی با اشاره به اینکه پژوهشهای انجام شده نشان میداد که جمعیت یوزپلنگ ایرانی بیش از 70 قلاده است، با تعجب گفت: آنچه انتهای بررسیهای ما نشان داد این بود که ما هم اکنون کمتر از 70 قلاده یوزپلنگ یا در بهترین حالت و حداکثر 70 قلاده یوزپلنگ خواهیم داشت.
وی به کارهای انجام شده برای کاهش تلفات این جانور اشاره کرد و افزود: بررسی زیستگاهها، بررسی سرگینها، صحبت با دانش آموزان و مردم محلی، برگزاری همایشهای متعدد، استفاده از روشهای خلاقانه پژوهشی و تلاش برای ثبت یک روز به نام این حیوان شاهکار خلقت از جمله کارهایی بوده که انجام دادهایم و نشان دادیم که به عنوان یک نهاد غیرانتفاعی میتوانیم.
مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی گفت: امروز سمنهای موفق محیط زیستی کشور بسیار انگشت شمار هستند و عمدتا همگی از سه مشکل اصلی پول، چه کاری انجام بدهیم؟ و ساختار نا مناسب رنج میبرند.
اسلامی دهکردی در خصوص این مشکلات اظهار کرد: حفاظت بدون پول فقط حرف است و هزینههای حفاظت هزینه های سنگینی است، اما شما زمانی میتوانید پول به دست آورید که ایدهای جدید داشته باشید چراکه ایده جدید خریدار دارد و در درجه اول به دلیل نو بودن دیده میشود.
وی اضافه کرد: برای مشکل چه کاری انجام دهیم نیز اول باید وضع موجود را بررسی کنید سپس به یک شناخت کامل از مشکل برسید و سپس به پیدا کردن راه حل بپردازید .
مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی تصریح کرد: ساختار، بی شک حلقه گمشده همه سمنهای کشور است چراکه توافق در مورد ساختارها مهم است، اما متاسفانه این تعامل و توافق در ساختارهای ما در سمنها وجود ندارد.
اسلامی دهکردی به بازگرداندن امید از آستانه انقراض اشاره کرد و افزود: اجرای پروژه یوزپلنگ ایرانی آرزویی بزرگ و هدفی بلند است که باید اجزا سیستم درست کنار هم باشند تا این هدف به بار بنشیند و ما زمانی میتوانیم اجزای یک سیستم را درست کنار هم بنشانیم که اطلاعات ما در خصوص فعالیتی که میخواهیم انجام دهیم کامل باشد.
وی خاطرنشان کرد: مردم ایران باید اطلاعات محیط زیستی خود را بالا ببرند و فرزندان خود را نسبت به محیطی که میخواهند در آن زندگی کنند و از آن استفاده کنند آگاه سازند.
مرکز احساسات و تفکرات انسان
"ماشینها با مغز سخن میگویند"؛ این دومین ایده تداکس نقش جهان بود که "محقق پژوهشگاه دانشهاي بنيادي" آن را بیان کرد و گفت: امروز ما توانستهایم توسط ماشینهای واسط، فرمانهای مغز انسان را که هدایت بدن توسط آنها انجام میپذیرد به درستی بخوانیم و پرتزهای بینایی در کشور تولید کنیم.
محمدرضا ابوالقاسمی دهاقانی اظهار کرد: مغز ما همواره در ارتباط با محیط گسترش پیدا میکند و به همین دلیل است که میمونها یاد گرفتهاند که چگونه از وسیله برای شکار استفاده کنند و وقتی شکار کردند و خوردند، مغزشان رشد کرد.
وی با بیان اینکه منظور از ماشین، وسایل دست ساز بشر است، افزود: امروز ماشینها به خدمت بشر آمدهاند تا نوع فعالیت را تغییر و زندگی را برای انسان سهل کنند، ماشینها به ما قدرت انتظار را یاد دادند و یاد دادند که میتوانیم با آنها هم نوع خود را بترسانیم و یک جور نگاه انتزاعی را به مغز ما آموختند و مغز دروغ گفتن را هم یاد گرفت.
دکتراي علوم اعصاب شناختي ادامه داد: مغز مرکز احساسات و تفکرات انسان است و شبکهای است که از میلیاردها نورون و 170 هزار کیلومتر آکسون در هم تنیده تشکیل شده و ماشینها را هدایت میکند که چگونه استفاده شوند و ویژگیهای فیزیکی و محدودیتها را مشخص میکند.
ابوالقاسمی اضافه کرد: دستها و پاهای ما ابزارهای مغز هستند و توسط این ابزارها و دستورات مغز است که دستگاههای دنیای کنونی ساخته شده و این یعنی مغز فرماندهی بدن را به عهده دارد و فرمان صادر میکند که کدام عضو چگونه کار کند. پس اگر دست یا پا از بین بروند ما فقط یک ابزار مثل ماشین را از دست دادهایم.
وی تاکید کرد: امروز رویای به کارگیری ماشین و ارتباط با مغز تحقق یافته است اما برای این کار نیازمند تکنولوژی هستیم که بسیار پیشرفته است. امروز ما ماشینهایی در اختیار داریم که میتوانند مغز انسان را بخوانند یعنی مغز انسان آنها را هدایت میکند و به همین دلیل ما امروز پروتزهای بینایی را ساختهایم که مغز آن ها را وادار می کند که ببینند.
این محقق و پژوهشگر دانش های بنیادی خاطرنشان کرد: آنچه در حال روی دادن است اتفاقی خوب است که ما میتوانیم دستورات مغز که هر کاری در بدن را هدایت میکند به کار بگیریم تا بیماران مختلف و ناشنوایان و نابینایان را درمان کنیم.
دیوار و دیوار کشی
"برنده جایزه فستیوال جهانی معماری سال 2014" سخنران بعدی تداکس نقش جهان بود، فرشاد مهدیزاده گفت: انسان همواره دچار تغییر و پیشرفت است اگر 30 سال پیش، از کسی user و password میخواستی کسی ایدهای برای پاسخگویی به این سوال شما نداشت، اما امروز همین یوزر و پسورد کلیدهای اصلی زندگی یک انسان به حساب میآید.
وی افزود: انسان هر روز مرزها را رد میکند و به پیشرفتهای جدیدتری دست مییابد. انسانها ابتدا در خانه خود، سپس در شهر و بعد کشور و بعد در جهان خود پیشرفت میکنند و به همین دلیل است که در خانهسازی نیز انسانهای گذشته از جغرافیا و مواد موجود در محل زندگی خود برای خانه سازی استفاده میکردند چراکه آن روزگار طبیعت حاکم بر انسان بود.
وی ادامه داد: در این روزگار جدید با پیشرفتهای به دست آمده انسان، حاکم طبیعت شده است و لایههای شهرها هر کدام لایههای به روی هم گذاشته شدن مرزهایی است که انسان رد کرده و به همین دلیل است که شهرها با یکدیگر تفاوت دارند. یزد با ونیز متفاوت است چراکه مرز آنچه در این دو منطقه هست با یکدیگر فرق داد.
این معمار برجسته کشور تصریح کرد: گاهی برخی مکانها تلفیقی از تنیدگی مرز خصوصی و عمومی را به ما نشان میدهد که مثال خوب آن بی شک شهر ماسوله است.
مهدیزاده گفت: کار یک معمار ایجاد دیوار است. یعنی دیوار و دیوار کشی ابزار دست یک معمار است و اگر امروز میبینیم بدنههای شهری ما همواره یکسان هستند و هماهنگی ندارند به دلیل سیاستهای یکسانی است که برای ساخت از آن پیروی میکنیم، باید این سیاستهای یکسان را در هم کنیم.
وی به ساخت فضای فوت کورتی جدید با طراحی نوین در شهر رویاهای اصفهان اشاره کرد و افزود: این فضای فوتکورتی اصلا به دیگر فضاهای اینچنینی شباهت ندارد چراکه ترکیبی از تلفیق مرز ساخت و ساز ایرانی و اصفهانی در آن در نظر گرفته شده است.
جوک بسازید تا توسعه نیابید
سخنران بعدی محسن رنانی، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بود که گفت: جوک بسازید تا توسعه نیابید
محسن رنانی با این جمله اظهار کرد: جوکها مخصوصا جوکهای سیاه مثل یک گلوله شلیک شده هستند که توسعه یافتگی هر جامعهای را هدف قرار میدهند.
وی افزود: جوکها دو دسته اند سفید و سیاه و طیف بزرگتری از جوکها نیز از لطیفه تا شایعه و برچسب زنی را شامل میشوند.
وی افزود: جوکهای سفید همانند موسیقی، شعر و... وارد شده و باعث پیشرفت و جلا یک جامعه میشود، اما جوکهای سیاه دو کار را انجام میدهند یا مثل یک گلوله شلیک میکنند یا مثل یک سم رسوب کرده و آرام آرم از پای در میآورند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: جوکهای سیاه آرام آرام هویت، غیرت و ارزشهای کشور را نابود میکنند این جوکها شامل جوکهای قومیتی، مذهبی و جنسی میشوند.
رنانی به کارکردهای جوک اشاره کرد و گفت: اطلاع رسانی، تخلیه روانی و رساندن انتقاد به مسوولان از وضعیت و اوضاعی از کارکردهای یک جوک هستند، اما این جوکهای سیاه شلیک میکنند به توسعه و توسعه کشور را آرام آرام نابود میکنند.
وی با بیان اینکه توسعه نیازمند ویژگیهای خاص خود است، اضافه کرد: انسانهای دارای اعتماد به نفس، مدیرانی که ریسک پذیر باشند، سرمایه گذاران پر دل و جرات که بتوانند به مدیران اعتماد داشته باشند تا کار پیش برود از ویژگیهای توسعه است. یعنی اگر اعتماد میان جامعه، مردم، مدیران و دولت از بین برود شکست آن جامعه قطعی خواهد بود. پس جامعهای پیشرفت می کند که میان سرمایهدار و مدیرانش اعتماد باشد و ریسک پذیری مدیرانش برای انجام کارهای جدید در بالاترین حد خود باشد.
این استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان افزود: جوکهای سیاه شخصیتها را ترور می کنند برای مثال در کشور ما محبوبترین شخصیت فوتبالی کشور یعنی علی دایی ترور شخصیتی میشود، اما در انگلستان دیوید بکام به عنوان محبوبترین بازیکن فوتبال آن کشور تکریم میشود و از او پولهای هنگفتی به جیب میزنند.
رنانی ادامه داد: اگر میبینید در کشور ما زنان کاندیدا نمیشوند یا مدیریتی را به دست نمیگیرند اگر میبینید قدرت ریسک پذیری پایین است و کسی با کسی تعامل ندارد و مردم از تعامل میترسند چون همه زیر ذرهبین هستند و میترسند از اینکه اشتباهی رخ بدهد و بعد آماج حملات جوک و زیر شلیک شایعات کمر راست نکنند.
وی تاکید کرد: اگر جامعه متخصص ساخت جوکهای سیاه شد باید نگران این جامعه بود زیرا به دست خود مردمانش از توسعه یافتگی باز میماند. جوک سیاه اعتماد به نفس، اتحاد و همبستگی ملی را از بین میبرد.
دیوار 47
سپس نوبت به "موسس دیوار47" رسید که بر روی موکت قرمز تداکس قرار بگیرد و سخنرانی کند. آزاده عباسزاده با خاطرهای که جرقه این ایده را در ذهن او زد شروع کرد و گفت: هنگامی که من پنج ساله بودم همواره در شهر رشت از کنار مکانی عبور میکردم که دیوارها و میلههای بزرگ و بلندی داشت و در ذهن بچگی من همواره این موضوع نقش میبست که شاید در این جا دیوها و یا اژدهایی بزرگ قرار دارد، اما روزی که توانستم تابلو آن مکان را بخوانم نوشته شده بود مدرسه کودکان استثنایی.
وی ادامه داد: پس از 19 سال آزاده عباسزاده بزرگ شد و انتر یک بیمارستان شد. یک روز هنگامی که در بیمارستان بودم یک فرد "تریزومی" از روبهروی من عبور کرد و من ناخداگاه دنبال او رفتم و جایی پیش او نشستم و چون به شدت ناراحت بودم گفتم بهتر است آنچه دارم با او بگویم چراکه نه او میفهمد و نه به کسی خواهد گفت. من وقتی تمام مشکلاتم را با او گفتم او بر خلاف تمام انسانهای سالم که فکر میکنند عقل کل هستند به من گفت تو فقط برای همینها نارحت هستی و آن روز من تصمیم گرفتم که سادهتر فکر کنم و بدون پیچیدگی به مسائل بپردازم.
موسس دیوار47 در جهان تصریح کرد: انسانهایی با 47 کروموزوم با ما تفاوتی ندارند ما فقط به خاطر اینکه تعداد انسانهای با کروموزوم 46 قالبتر است و اینکه نماینده مجلس، رییس جمهور، مدیر و ... همه کروموزوم 46 دارند فکر میکنیم کروموزومیهای 47 یک چیز دیگری هستند، خیر اینگونه نیست آنها فقط آنچه ما پیچیده میکنیم را ساده میبینند.
عباسزاده خاطرنشان کرد: دیوار47، دیواری است که تصورات سندرومهای دان از دنیای اطرافشان بر روی آن نقش میبندد و ما علت اینکه برای مثال خدا را به شکل خاصی میکشند یا تصورشان از کتاب چیز دیگری است را میپرسیم و به اینجا رسیدهایم که یک سندروم دان فقط به دنیای اطراف به سادگی نگاه میکند.
چرخش مغزها
سپس در این رویداد نوبت به مخترع و مديرعامل شرکت DMT رسید تا سخنرانی کند. کوروش خسروی در ابتدای سخن خود گفت: من ایده چرخش مغزها را در برابر فرار مغزها قرار دادم. این ایده من اینگونه آغاز شد که قرار شد تفکرات و آنچه در ایران و توسط دانشجویان انجام میشود توسط یک رابط که آن هم ایرانی است در خارج از کشور تکمیل شود و ایده به نتیجه برسد.
مدیرعامل شرکت DMT مالزی ادامه داد: سالها به دنبال این ایده بودیم تا در سال 90 یک وزارتخانه به ما کمک کرد و در مالزی این ایده چرخش مغزها گسترده شد و یکسری طرح از جمله سرمایش سقفی، دهکده زبان به نتیجه رسید و تصمیم بر این شد تا طرح، صنعتی شود صنعتی شدن یعنی بدین معنا که آرزوی من از چرخش مغزها فراتر رفت و امروز به رویاهایی دست یافتنی تبدیل شده است. ابتدا عدالت آموزشی، ارتباط دانشگاه و صنعت، فرصت برابر برای خلق ثروت و نخبگان بدون مرز تحقق یافتهاند و در راستای این هستیم که این رویا روزی در دنیا کامل شود.
علم آموزی بر اساس نیاز و انگیزه
در آخرین سخنرانی علیرضا دوستانی، پژوهشگر شيوههاي تعليم و تربيت به روی موکت قرمز رفت تا ایده خود را با دیگران به اشتراک بگذارد. وی اظهار کرد: آموزش و پرورش کشور ما 100 سال است که از یک روش تقلیدی که با کشور ما سازگاری هم نداشته استفاده کرده است و تنها تغییرات محدود شده به کتابهای درسی، نیمکتها و تابلوهای یک مدرسه.
این پژوهشگر حوزه علوم و تربیت افزود: من مدرسهای را به عنوان ایده مطرح میکنم که در آن اصل اول، انگیزه است یعنی والدین باید انگیزه فرزند خود را پیدا کنند، علم آموزی کارکردگرا، دومین اصلی است که باید مدنظر باشد و هنوز این سوال پیش میآید که چرا ما برخی از دروس را در مدارس خواندیم در حالی که هنوز تعدادی از آنها برای ما قابل استفاده نیست.
وی اضافه کرد: انتخاب مهمترین بخش است که خود فرد انتخاب کند، انتخاب موضوعی است که حتی خدا آن را به عهده انسان گذاشته است حال این مدرسه ایدهآل ما است. امروز ما مدرسهای داریم با 40 دانش آموز که دانش آموزان به جای رفتن به یک چهار دیواری شبیه زندان و خواندن کتابهایی که از آنها متنفرند به کلاسهایی میروند که دانشآموز با انگیزه خود پیش میرود و خودش انتخاب میکند و در آن همه چیز بر اساس سوالهای دانش آموز پیش میرود.
دوستانی خاطرنشان کرد: ما به مدرسه نمیرویم تا براساس انگیزههای درونیمان حرکت و براساس نیازهایمان علم آموزی کنیم و دروسی را آگاهانه انتخاب کنیم.
پیام ویدیویی سعیده قدس، بنیان گذار موسسه محک، تکمیل پازل تحقق یک رویا، معرفی فردوسی با اجرای عالی و زبان شعر استاد محمدحسن صادقی از جمله برنامههای این رویداد بود.