تابناک ایلام ::انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حالی به ایستگاه پایانی خود رسید که براساس یک رویه معمول در استان ،هیچکدام از نمایندگان فعلی استان نتوانستند برای باردوم اعتماد موکلینشان در دو حوزه انتخابیه شمال وجنوب استان را جلب نمایند .
با این حال در حوزه انتخابیه شمالی استان، بدلیل تشدید اختلافات بین گفتمانی خصوصا در جریان اصلاح طلب استان و متاثر از اتفاقات سیاسی در سطح کلان این انتخابات حاوی نکاتی بود که شاید برخی از آنها از دید مخاطبین و مردم استان پنهان مانده باشد .
نکاتی که در بردارنده مشی رفتارسیاسی واجتماعی ،کارکردی نماینده اصلاح طلب استان بوده و بازشناسی آن تاحدودی می تواند پرده از وضعیت جاری جریان اصلاحات استان وهمچنین چرایی شکست نامزد این جریان در استان بیافکند .
ازاینرو این رسانه در گفتگویی صریح ومتفاوت با دکتر جلال میرزایی نماینده اصلاح طلب استان و با ورود به زوایای نهان وپنهان عملکرد و رفتار شناسی نماینده وجریان فکری منتسب تا حدودی برآن شده تا مخاطبین را از ماوقع مطلع نماید . این گفتگو به چند بخش تقسیم شده که دامنه رفتاری وعملکرد نماینده استان از ابتدای نمایندگی تا انتخابات جاری را در بر خواهد گرفت . بر خلاف رویه معمول در بخش بندی صورت گرفته ، این گفتگو از انتها به ابتدا مسایل را مورد بررسی قرار داده است .
بخش اول این گفتگو به انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی ،مسایل وحاشیه ها و همچنین آسیب شناسی شکست نامزد اصلاح طلبان خوایم پرداخت ؛
جناب آقای دکتر میرزایی ،سوال اول ما در ارتباط با نحوه ورود شما به رقابتهای انتخابات اخیر است واینکه چه شد برخلاف رفتار ماههای اخیر که حکایت از عدم ورود شما به عرصه رقابتها داشت ،اما به یکباره تصمیم به ثبت نام و ورود رسمی به انتخابات گرفتید؟
ورود بنده به عرصه انتخابات زیاد هم یکدفعه ای نبود ،از زمان ثبت نام تا ورود به عرصه رقابت چندماهی طول کشید ،تازه اینکه دو یا سه ماه قبل از آن بحث ورود یا عدم ورود به انتخابات مطرح بود .در این مدت با دوستان زیادی چه درتهران وچه در ایلام در ارتباط بودم وبا آنها مشورت می کردم.
بعضی به شدت مخالف ثبت نام و ورود بنده به عرصه رقابت بودند وعده ای نیز استقبال می کردند.استدلال مخالفین ورود بنده به عرصه انتخابات این بود که شانس رای آوری بنده در این انتخابات خیلی پایین است ،چرا که سطح انتظارات بالا وامکانات محدود باعث عدم اقبال مردم خواهد شد .احتمال می دادند که 3تا4هزار رای بیشتر کسب نکنم در نتیجه شان شما زیر سوال می رود .
این مباحث واقعا مطرح بود ،حتی تا دو سه روزی که از زمان آغاز رسمی فعالیتهای انتخابات می گذشت ،کماکان این مباحث و نقطه نظرات مطرح بود ،اما با این وجود در نهایت تصمیم گرفتم به جای انصراف ،بدون اینکه ستادی بزنیم در عرصه بمانم.
آیا از این تصمیم پشیمان نشده اید ؟آیا خودتان را سرزنش نکردید ؟
خیر ،می دانستم که بحش عمده ای از کسانی که پایگاه اجتماعی اصلاح طلبی را تشکیل می دهند ،نسبت به رای دادن بی تفاوت شده اند ،اما نمی خواستم که تسلیم فضای بوجود آمده بشوم ،مایل بودم که تلاش کنم تغییری ایجاد کنم ،برای این موضوع هم انگیزه داشتم .اهداف،دغدغه ها ونگرانی هایی هم داشتم که حاضر بودم از خودم بگذرم و از آبرویی که مردم با رای چهار سال قبل خودشان به من بخشیده بودند مایه بگذارم .
اما بهتر است این نکته را عرض کنم که از نمد نمایندگی دنبال درست کردن کلاه برای خودم نبودم ،باورم این بود که با باخت چیزی را از دست نمیدهم ،بنابراین ادامه حضور در عرصه رقابت وباخت برایم ریسک بزرگی نبود.
البته برای نیل به هدف در حد توان تلاشم را کردم ،برای ترغیب حامیان اصلاح طلب بود که دکتر صادقی را به ایلام دعوت کردم ،درهمین راستا بود که مهندس مروارید هم آن بیانیه را صادر کردند.
با وجود این توضیحات آیا بهتر نبود که نمی آمدید و به جای آن از فرد دیگری حمایت می کردید ،مثلا حمایت از یک کاندیدای شیروان چرداولی ؟
قبلا به صراحت عرض کرده بودم که اگر مهندس مروارید تایید شود نمی آیم وبه ایشان کمک می کنم .ضمنا تعلقات طایفه ای ومنطقه ای هیچگاه دغدغه بنده نبوده است .بنده تمام ایلام را یک حوزه انتخابیه تصور می کنم که دارای شهرستانها وبخش های متعددیست .تمرکز روی یک ایل یا طایفه برای راهیبابی به مجلس آفت بزرگی است بعدها آسیبهای آن آشکار می شود.
سوال دیگر من بازهم در ادامه سوال قبلی است ،آیا این شکست اجتناب ناپذیربود ؟آیا نمی توانستید از آن اجتناب کنید ؟
بنده اهدافی در سر دارم که درراستای نیل به این اهداف باید قدم هایی بردارم .طبیعی است که در این مسیر باشکست هایی مواحهه شوم ،اما این به معنای پایان کار نیست ،طبیعت کار سیاسی همچون سایر فعالیتهای اقتصادی ،ورزشی، هنری و....چنین است .شکست پایان کار نیست البته می تواند نقطه پایان درجایی وآغازی دوباره در سطحی وجایی دیگر باشد.
آیا انتظار این را داشتید که بسیاری از فعالان سیاسی اصلاح طلب که قبلا همراه شما بودند ،این بار اینچنین از شما فاصله بگیرند ؟ایا از آنها دلخور نشدید ؟
واقعیت این است که در مسیر حرکت ودر طول این چهار سال با بعضی از آنها دچار اختلاف شده بودم ،هرچند این اختلافات قابل حل بود اما فرصت ومجالی برای حل آنها پیش نیامد .در حالیکه برای بنده اهداف پیروزی در انتخابات مهم بود در صورتی که برای برخی دوستان منافع پیروزی اولویت داشت ،دقیقا اختلافات از این نقطه آغاز شد .الان هم خیلی زود است تا متوجه بشویم که چه کسی دچار خطا شده است ،گذشت زمان خیلی از مسایل ومجهولات را آشکار ومعلوم خواهد ساخت.
سوال قبلی را از منظر دیگری مطرح می کنم ،آیا انتظار داشتند که برخی از همراهان دیروز شما ،در ستادهای نامزدهای اصولگرا دیده شوند ؟
وقتی شما می بینید که برخی از کسانی که سرسفره این دولت نشسته اند و جق مدیریت ،فوق العاده ویژه وحق ماموریت می گیرند در یک چرخش آشکار سر از ستاد کاندیدهای منتقد دولت در می آورند ،تکلیف برحی از کارمندان وبازنشتگان روشن است ونباید زیاد برآنها خرده گرفت .البته خود اینها یا ازاطرافیانشان بدشان نمی آید که مجهولات ومجعولاتی نظیر اینکه بنده قبلا در جایی بوده ام ویا یک طرح پژوهشی نوشته ام متوسل شوند. آنهم برای توجیه افکار فروشی خودشان .اما واقعیت این نبوده ،بنده در ارتباط با رویکرد سیاسی ام در گذشته وحال شفاف بوده ام ،اهل تظاهر وریا نبوده ونیستم ،اگر باری به هر جهت بودم در این ظرایط از دولت دفاع نمی کردم.
آقای میرزایی ،چه شد مدیرانی که همراه شما بودند ،این بار در مقابل شما قرارگرفتند ؟حتی گفته می شود برخی از این مدیران ....
البته آمادگی آن را دارم که اگر اشتباهی در قبال این مدیران مرتکب شده بودم به آن اذعان کنم ،اما واقعیت اینگونه نبوده است .در امور داخلی ادارات برخلاف آنچه که از بنده انتظار می رفت دخالت نکردم .از ورود به مسایل جاری ادارات نظیر ارتقاء کارمندان ،جابجایی ها وهمینطور پیمانها وقرردادها خودداری ورزیدم .
البته این به معنای تایید عملکرد برخی مدیران نبود ،از عملکرد ضعیف آنها دفاع نکردم اما این کار راباسروصدا راه انداختن پیگیری نمی کردم. با مسئولین مربوطه در تهران مسایل را آنطور که وجود داشت در میان می گذاشتم وهدفم هم تسویه حساب اب کسی نبود .
منافع مردم وتوسعه استان برای من در اولویت قرار داشتند ،این موارد باعث شده بود اصطکاک هایی به وجود آیدو برخی تقابل ها ناشی از این اصطکاک ها بود ،البته این تقابل ها زوایای دیگری هم دارد که الان زمان مناسبی برای پرداختن به آنها نیست .
از میزان آرایی که کسب کردید سوال می کنم ،آیا انتظار این تعداد کم آرا را داشتید؟ مایلم بدانم که پس از اعلام نتایج چه حالی داشتید ؟
بله انتظار این تعداد آرا را داشتم،در روز قبل از رای گیری یکی از دوستانم که در خیرخواهی ایشان نسبت به خودم شکی ندارم تماس گرفت وگفت که براساس یکی از نظرسنجی ها که یکی از موسسات انجام داده است ،بیشتر از دو درصد آرا را بدست نمی آورم .ضمن اینکه برخی دیگر از دوستان اصلاح طلب هم چند روز قبل همین تحلیل را داشتند .منتهی می گفتند یا 3تا 4هزار رای می آوریم یا 30تا40هزار .برمبنای همین تحلیل بود که احتمال می دادند ؛اصلاح طلبان وآنهایی که با صندوق قهر کرده بودند ،تصمیم بگیرند وروز جمعه رای بدهند ،به هرحال آنچه که اتفاق افتاد این نبود .
اما پس از اعلام حال خاصی نداشتم ،یعنی بدحال نبودم ،چون انتظار شکست را داشتم و اتفاقی نبود که آمادگی پذیرش آن را نداشته باشم.
مایلم بدانم بعد از شکست ،مهمترین دغدغه های ذهنی شما کدام یک از این موارد بودند ؛دلخوری از رفیقان نیمه راه ،سرزنش مدیران ،انتقاد از مردم به خصوص مردم هلیلان وشیروان و..؟
نمی خواهم بگویم که این موارد برای لحظاتی ذهنم را به خود مشغول نکرد ،اما این دل مشغولی ها در مقابل آن اهداف کلی که در سر دارم وبه خاطر آنها حاضر به پرداخت این هزینه شدم ناچیز بودند.من حاضر نشدم برای رای گرفتن به خانه کسی بروم یا از کسی خواهش کنم .معدود تماس هایی هم که گرفتم با اصرار برخی دوستان بود .ای کاش ما در ایلام مجامع وانجمن هایی صاحب نفوذی داشتیم که با دعوت از کاندیداها ،هم عملکرد ها وهم برنامه ها ودغدغه های آنها را مورد ارزیابی قرار می دادند ،آن گاه فرصت مناسب برای اتخاذ تصمیم برای شهروندان فراهم می ساختند.
آیا نمی توانستید در تبلیغات بهتر از این عمل می کردید ؟آیا نمی توانستید مثل برخی از نمایندگان این دوره که در این انتخابات رای آوردند عمل کنید ؟
با توجه به شناختی که از منابع وتنگناهای کشور داشتم ،نمی توانستم وعده بدهم.قادر نبودم خلاف بگویم.نمی توانستم بخاطر کسب رای در چرخشی 180درجه ای به انتقاد از دولت روی بیاورم .معتقدم با شعارسر دادن ووعده های غیر عملی،همین حداقل اعتمادی که مردم دارند از دست بدهیم.
اما تجربه نمایندگانی که از ظیف ما رای آوردند اشاره خوبی است .اغلب آنها در طول دوره نمایندگی برنامه نسبتا جامعی برای تبلیغات داشتند که بنده از آن غفلت کردم .الیته انتظار داشتم که مردم وقتی نتیجه پیگیری ها را ببینند قضاوت درستی بکنند.مثلا فکر می کردم مردم مهران نتیحه تلاش ما برای تصویب منطقه آزاد تجاری مهران را ببینند ویا همینطور مردم چوار وهلیلان تلاش های ما برای ارتقاء این بخش ها به شهرستان شدن را خواهند دید .اما دیر متوحه این جمله "کورت والدهایم"دبیر کل اسبق سازمان ملل شدم که می گفت "موفقیت هزاران پدر دارد"
سوال آخر در این بخش راجع به علت شکست شما در انتخابات اخیر است ،به نظر شما مهمترین عامل چه بود ؟
به نظر من عوامل متخلفی دست به دست هم دادند تا این نتیجه رقم بخورد .البته این نتیجه مختص ایلام نبود ،در بسیاری دیگر از حوزه ها از جمله تهران که اصلاح طلبان کاندید داشتند همین اتفاق افتاد .
آنچه که به سطح حوزه انتخابیه مربوط است 2عامل دراین شکست تاثیر گذار بودند ،یکی ناتوانی در برآرده ساختن خواسته های همراهان وحامیان ودیگری ناتوانی در سازماندهی در جهت حفظ ارتباط با مردم حوزه انتخابیه بود .
بنده پیش از ورود به مجلس دغدغه هایی داشتم واز مشاهده ندانم کاری ها وموازی کاری ها وتقابل ها رنج می بردم .با ورود به مجلس با واقعیات دیگری آشنا شدم که این واقعیات به نگرانی هایم افزود .
از نزدیک متوجه شدم که مجلسی که قرار است آمال و آرزوهای ملت را محقق سازد ،آنچنان درگیر حاشیه ها و امورات فرعی است که هیچ امیدی را برآورده نمی سازد.اینجا بود که به تدریح تلاش در جهت برآورده ساختن خواسته های فردی وحفظ روابط فردی وحفظ روابط فردی تحت شعاع قرار گرفت وبرای من به حاشیه رفت .
نتوانستم خود راقانع کنم که وقتم را صرف مطالباتی کنم که جزو وظایف یک نماینده نیست .این تغییر رویکرد ورویه همراه شد با آغاز نارضایتی از بنده واین روندی شد که همچنان ادامه یافت .نه در مجلس تغییر رویکردی ایحاد شد ونه در حوزه انتخابیه در مقایسه با گذشته تغییری در انتظارات مردم از نماینده مجلس اتفاق افتاد .
عامل دیگر ناکامی ،عدم توجه به مقوله تبلیغات در حوزه انتخابیه بود که بعدها در مورد آن خواهم گفت .
بخش دوم این مصاحبه بزودی منتشر خواهد شد ....