به گزارش تابناک رضوی،به نقل از سایت مازیارمیر،بعنوان یک مدرس رفتار شناس و ارتباطات غیر کلامی که سالها است به هنرمندان و سیاستمداران بزرگ و برتر کشور در حال مشاوره و تدریس هستم باید بگویم بجز داستان و کارگردان و موسیقی و عوامل و بودجه و ….. باید بازی و بازیهای به یاد ماندنی را برای یک فیلم و موفقیت آن به صورت همه جانبه مورد ارزیابی قرار داد چیزی که در ایران حداقل یا نبوده و نیست و یا کمتر به ان توجه دقیقی شده است.
به شدت معتقدم قسمت عمده فیلمهای ایرانی باید از نقطه نظر زبان رفتاری هم تحلیل شود و طی حدود دو دهه فعالیت حرفه ای خود سعی نموده ام بازیها و بازیگران کشورم را بصورت تخصصی مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده ام.
عاشقانه ساده و بی تکلف است و تیتراژی ساده و گرافیکی از چهرهی بازیگران با بکگراندی از ساختمانهای بلند و فضای شهر رویایی و ارمانی دارد.خوب بهتر است به سراغ تحلیل های زبان بدن سریال عاشقانه ها برویم
اما زبان بدن چیست؟
زبان بدن به یک مجموعه از ژستها و حالتها و رفتارها یا نشانههای غیر کلامی یا نوشتاری است که توسط انسانهای متعلق به یک گروه یا فرهنگی در یک اقلیم یا مجموعه ایی از اقلیمهای خاص برای نمایش و فهم ارتباطات و اندیشهها به کار برده میشوند.زبان بدن به کلیه رفتارهای ظاهری ما می پردازد.
تحلیل زبان بدن سریال خوب عاشقانه
این تحلیل به زبان بدنهای عاشقانه می پردازد . عاشقانه فیلمی است از طبقه بالا و شاید مرفه که فقط با اسم طبقه متوسط کار دارد.در این سریال صورتها و تتوهای مردها و زنان و ارایشها و دیزاین خانه ها و داستان جامعه امروزی اما غیر ملموس است و یا حتی رویای بسیاری از جوانان است. بازیهای قوی و ضعیف بازیگران بسیار متفاوت است مثلا صحنه بسیار احساسی اعلام طلاق گلزار بسیار ضعیف این صحنه احساسی را بازی می کند اما در مقابل همسرش فوق العاده خوب این صحنه را در می آورد یاد بسیاری از فیلمهای هالیودی میفتم که همیشه یک طرف کفه بالا تر از کف دیگر است آمدن آهنگهای عاشقانه و احساسی در فیلم از نکات پرقدرت فیلم است آهنگهای فرزاد فرزین و فریدون استرایی است اما باید توجه کرد فرزاد فرزین در نقش خود اصلا اقبالی ندارد و برای هر دو نقش بسیار ضعیف است و تصنعی بازی کردن هایش بسیار تو ذوق می زند.
عاشقانه ها مثل بسیاری از فیلمهای امروز ایران حال و هوای اشرافی و یا طبقه متوسط بالا را سوژهی داستانهای خود قرار میدهد، شروع فیلم با سکانس ابتدایی فیلم با گیسو (با بازی مهناز افشار) و آرایش او روبروی آینه شروع میشود تا خود را برای دیدار حاج یونس (با بازی مسعود رایگان) آماده کند و رضا (با بازی حسین یاری) نیز در حال تعقیب آنهاست تعقیب و گریزی بسیار بدیهی و قدیمی و شاید تکراری
. زمانی زیادی نمیگذرد که سوژه اصلی این قسمت یعنی شک کردن مادر رضا (با بازی شمسی فضلاللهی) به شوهر خود حاج یونس و مأموریت دادن به پسر برای تعیین صحت و سقم قضیه و…
مهناز افشار هرچند در طی داستان معرفی می شود که به یتیمی بزرگ شده و باید سختی زیاد کشیده باشد اما نگار دختر یک ثروتمند پرافاده و لا قید ویا بی قید به نظر می رسد.
مدل ابروی هلالی و یا میمیک صورت حتی مدل روسری بستن که بعدها با نرم افزار دستکاری شده و… همه همه نشان از این مسئله دارد که خانم مهناز افشار نه شخصیت گیسو ونه جایگاه ان و نه بازی دقیق و زبان بدن گیسو را دقیقا درک نکرده و نمی کند ایا یک دختر با ان شرایط چنین زبان بدن و رفتاری دارد.
به نظر میرسد نویسندگان فیلمنامه با نوشتن یک متن دقیق و ترتیب و چیدمان سکانسها، کار را برای کارگردان در دکوپاژ بسیار راحت نمودند
مثلا یک سکانسی در عاشقانه وجود دارد که یکتا ناصر به نقش زبان بدن چیهکردهاند. نحوه ارائه اطلاعات بسیار ریزبینانه و اکثرا در راستای داستان پیش میرود. نمونه این ارائهی اطلاعات در دیالوگهای بین رضا ( یاری) و سهیل ( گلزار) چه در رابطه با پیشینه خانوادگی رضا و چه دربارهی سرد شدن رابطه بین سهیل و همسرش پگاه (با بازی ساره بیات) و حتی گاهاً در شکلگیری شخصی کاراکترها متبلور میی گردد.
این درحالی است که در مقابل بازی های غیر قابل قبول و ضعیف برخی نباید هرگز بازی قوی و با احساس جناب اقای یاری و استادرایگان و یا خانم شمسی فضل الهی را نباید هرگز فراموش کرد.
رضا پر احساس تر و پر رنگتر و یک سرو گردن بهتر از همه در این سریال ظاهر شد هرچند برخی مواقع با کت و شلوار و کروات روبروی دوربین ظاهر می شود اما بیشتر مواقع حتی مدل بستن و زبان بدن رضا و حتی مدل کارهایش با بازی ها سکانسها و فیلمنامه بیشترین هم خوانی حرفه ای را دارد .
متاسفانه درمقابل رضا خانم پانته آ بهرامی به نقش ریحانه هیچ سنخیتی با نقش ندارد چه به لحاظ چهره و چه به لحاظ سن و چه به لحاظ زبان بدن و بازی ضعیف ریحانه در عاشقانه کاملا ملموس است
نگاه های کم فروغ و بی فروغ ریحانه با نقشش هم خوانی ندارد حتی موقع رل بازی کردن در مقابل رضا هم اصلا زبان بدن او قابل قبول نیست مخصوصا زمان ازادی رضا و لو رفتن پختن قرمه سبزی برای او زبان بدن ریحانه فاجعه است به نظر می رسد ریحانه زوایای خود را زوایای دید و زوایای …. را اصلا درک نکرده و نمی داند
در سکانسهای حضور کاراکتر پیمان (با بازی خوب و قابل قبول هومن سیدی) که رفتارهای یک کاراکتر کنشگر را از او میبینیم .تأثیرگذارترین و دلنشینترین کاراکتر سریال متعلق به هومن است او شوخ و شنگی و همچنین آزادی و زندگی ایده الی البته برای برخی را به نمایش می گذارد لاابالی و لاقید و…..
او شخصیتی متفاوت دارد و در بیشتر سکانسها او را با سیگاری لای لب ملاحظه می کنیم که این روزها ما کمتر چنین رفتارهایی از بازیگران و کارگردانان مطرح جهان به لحاظ بد اموزی می بینیم و حتی ژستهای سیگار کشیدن هومن اصلا دلچسب نیست یاد سیگار کشیدن و پکهای همفری بوگارت افتادم در کازبلانکا و پک زدن های هومن جان هرچند حالا همه مرا متهم میکنند به نقدهای فراستی و نقد کردن های لجام گسیخته و تمام عیار تند او اما باید اذعان نمود که این کجا و ان کجا متاسفانه ریتم کند و یا متوقف شده بیشتر بازگران ما در روند صعودی زبان بدن انها کاملا ملموس است.
خواهر هومن ریحانه برعکس زبان بدن ضعیف قسمتهای دیگر در زمان سکانسهای خواهر و برادری بازی بسیار نسبتا قابل قبولی را از خود ارائه مینماید.البته ریحانه در طی داستان فیلم تمهیداتی چیده و در شرکت شوهرش یعنی رضا هومن را مشغول به کار کرده اما همچنان از بازیگوشیهای او بسیار نگران و دلواپس است و در این مواقع زبان بدن فوق العاده خوبی را ارائه مینماید القای دقیق حس مادرانه و خواهرانه ریحانه فوق العاده است.
آری در عاشقانه یکی در میان سکانسهای بیرمق و دیالوگمحوری را بیننده می بیند که هرچند بسیار استراتزیک و راهبردی و در عین حال ضروری هم هست که برای جلو بردن داستان بسیار ضروری هم به نظر می رسد .
عاشقانه ها مملو از سکانسهای اکشن و پر جنب و جوش وبا ریتم جوان پسند و تند است همراه با موزیکهای جذاب، ترکیب بسیار جالب برای فیلم عاشقانه ایجاد نموده که در نوع خود بینظیر و کم نظیر است.این ترکیب بندی کاملا هالیودی و مخاطب پذیر است.
عاشقانه فیلمی است که با سکانسهای اکثرا ساده و صرفا با فضاسازیهای خوب کار را دنبال می کند.باید بدانیم این روزها سکانسهای فضای باز هم جذابیت بیشتر دارد و هم اینکه بسیار بسیار ارزان تمام می شود که بیشتر مد نظر تهیه کنندگان و کارگردانان ایرانی است
عاشقانه داستانی تکراری
یک مثلث سهنفره رضا،سهیل و پیمان سه کارکتر اصلی فیلم هستند که همه داستان حول محور آنها می چرخد کم و زیاد پای یکی از این سه نفر در کار است شخصیتهای بعدی همسران اینها و یا زنانی هستند که نسبت سببی و یا نصبی دارند و یا دوست و مشتری و … هستند
حسین یاری با سریالهای فراوان و کاراکترهای عمدتاً مثبت و خاص که بهنوعی به یک سبک شخصی برای او تبدیل شده ما را همواره به یک سمتوسوی معنایی سوق میدهد که در این فیلم نیز عملا به همان کار مشغول است یعنی یک پسرحاجی مثبت که ظاهرا استقلال مالی خود را نیز با مسائل شخصی پدر و پسری پیوند نمیزند و در ضمن بسیار نیز نگران مادر پیر خود است و در جهت رفع نگرانیهایش هر کاری لازم باشد انجام میدهد، سیلی میخورد، سیلی میزند و عملا دست به کارهایی میزند که شاید از شخصیت اجتماعیاش به دور باشد و این نگرانی و عشق حتی واکنش اطرافیانش را نیز از تغییر شخصیتی او به دنبال دارد. مثبت بودن این کاراکتر عواقبی هم دارد همچون رابطه خوب او با خانوادهاش و همچنین عدم اعتراض او به پدرش و مستقیما رفتن سراغ گیسو.
محمدرضا گلزار بهعنوان سوپراستار انتظارات بیشتری برای ما ایجاد می کند و در نهایت کمتر برآورده نمود انتظارات ما را در این فیلم مخصوصا باید اذعان نمود که خوانندگی بسیار لرزان و ناهمگن گلزار کار را بسیار بد تر از بد نمود.
او یکی از مطرح ترین بازیگران سینمای عامهپسند ایران است و انتظارات بسیاری از خود بوجود می آورد و متاسفانه بجز برخی سکانسها زبان بدن و بازی در خور توجهی از او ندیدیم او میتواند بهترین گزینه برای بازی در نقش کاراکتر یک سریال مثل عاشقانه ها باشد و باعث موفقیت و جذب بیننده ایفا کند.
عاشقانه برای گلزار بهعنوان یک تجربه جدید در کارنامه به سعی و خطای بیشتری بپردازد فکر میکنم گلزار باید زبان بدن بهتری از خود ارائه میکرد که باید در طول مدت زمان شاهد آن باشیم از دیروز تا امروز و سلام بمبئی پیوسته رویه بازی و تکنیکها و ژستها و سایر موارد همه یکنواخت است من تغییر ی در زستهای گلزار ندیدم گلزار دیروز و یکسال پیش و مخصوصا فیلمی که سالها بعنوان یک کلاهبردار در اصفهان بازی کرده بود همه و همه روی یک خط است
من بعنوان یکی از هواردارن گلزار بسیار معتقدم او می تواند حتی بالاتر و بهتر از دی کاپریو بدرخشد و این شروع یک راه جدید خواهد بود گلزار در این فیلم بسیار سعی نموده مثل همیشه شخصیت مرموزی را در لایههای پنهان شخصی خود پنهان کند اما نتوانسته این نقش را خوب درآورد و بیشتر تکیه بر فریم عینک و لباسهای برند و ظاهری جذاب بازی می کند
بازیگران و هنرمندان باید بدانند با تکیه بر زبان بدن حرفه ای و مضاعف البته انچه در ایران کمتر از آن استفاده شده و یا به ان توجه خاص و حرفه ای شده می توانند در ایران و جهان خوش درخشید.
هومن سیدی نیز در همین قسمت اول قطعا بیننده قرار میگیرد اما نقشهای قبلی او بهعنوان یک بازیگر جوان و یاغی در عمدهی فیلمهایی که کار کرده این احتمال را در ذهن مخاطب قوی میکند که در اینجا نیز مانند سریالها و فیلمهای قبلی یک بحرانآفرین خواهد بود.
مازیار میر مشاور و تحلیلگر