کد خبر: ۳۵۳۳۹۲
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۳ 02 January 2017
خراسان درباره هدفمندی یارانه‌ها گزارش داده است:‌ «تخلف 39 هزار میلیارد تومانی از محل درآمدهای هدفمندی»، اخباری با این تیتر خیلی زود فضای رسانههای مکتوب و رسانه ملی را پر کرد. موضوع به اظهارات حاجی بابایی، رئیس کمیسیون تلفیق مجلس درباره برنامه ششم توسعهبرمی گردد. او گفته بود که طبق محاسبات سه مرجع، درآمد دولت از محل هدفمندی در سال 95 حدود 80 هزار میلیارد تومان برآورد شده است.

از این مبلغ 35 هزار میلیارد تومان در قالب یارانه به مردم میرسد، 6 هزار میلیارد تومان بابت مالیات برارزش افزوده پرداخت میشود و 39 هزار میلیارد تومان دیگر به خزانه برنمی گردد! البته منظور رئیس کمیسیون تلفیق، فساد یا جابه جایی مبالغ نبوده است. بلکه مسئله شفاف نبودن هزینههای شرکتهای دولتی مسئول و سهمی است که از این درآمدها برای خود برمیدارند. چند روز بعد دولت هم در قالب یک جوابیه، «واریزیها به سازمان هدفمندی» را در قالب یک جدول منتشر کرد و ادعای حاجی بابایی را غیرکارشناسی خواند! این در حالی بود که مسئله مقادیر واریزی به حساب این سازمان نبود بلکه درآمدهای دولت از این محل بود. لذا جوابیه مبهم دولت هم مسئله را روشن نکرد اما مسئله چیست؟ آیا تخلفی رخ داده است؟ پاسخ این سوال در اختلاف نظر نهادها در تعریف درآمدهای هدفمندی نهفته است.

همانطور که حتما میدانید بعد از اجرای قانون هدفمندی یارانهها از ابتدای سال 90، قیمت برخی حاملهای انرژی چند برابر شد. دولت در ازای این افزایش قیمتها درآمدهایی کسب کرد که طبق قانون باید 50 درصد از آن را به صورت نقدی به مردم میداد، 30 درصد برای کمک به تولید و 20 درصد هم برای جبران هزینههای شرکتهای دولتی هزینه میشد. درباره اینکه درآمدها هرگز کفاف همان یارانه نقدی را هم نداد زیاد شنیده ایم اما مگر درآمدها چقدر بود؟ مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی درآمد دولت حاصل از فروش کالاهای مشمول هدفمندی را در سال 94 به صورت جدول زیر برآورد کرده است.

یعنی مجموع درآمد دولت حاصل از فروش 11 قلم کالای موضوع هدفمندی در سال 94، حدود 70 هزار میلیارد تومان (دقیقا 69 هزار و 670 میلیارد تومان) بوده است. از این میزان 3 هزار و 800 میلیارد تومان سهم دولت از بابت مالیات برارزش افزوده به خزانه واریز شده است. حدود 36 هزار میلیارد تومان هم به حساب سازمان هدفمندی برای پرداخت یارانه نقدی رفته است. میماند حدود 30 هزار میلیارد تومان دیگر که بخش اعظم آن (با کسر درصد اندکی که به شهرداریها میرسد) در حساب شرکتهای مجری تولید و توزیع این اقلام مانده است. این شرکتها عبارتند از: شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، شرکت توانیر و شرکت ملی گاز. البته قانون هم پیشبینی کرده است که مقداری از درآمدهای هدفمندی (20 درصد) بابت جبران هزینههای دولت اختصاص یابد اما مسئله این است که چند درصد؟ براساس محاسبات مرکز پژوهشها در سال 94 بیش از 40 درصد درآمدهای هدفمندی به این شرکتها رسیده است. البته باز هم نمیتوان قضاوت کرد. شاید پیشبینی قانون درباره هزینههای این شرکتها و همینطور درآمد هدفمندی دقیق نبوده است.

واقعیت این است که شرکتهای دولتی، حتی با حفظ حدود 30 هزار میلیارد تومان از منابع هدفمندی، هنوز هم ناراضیاند و همیشه هنگام واریز سهم سازمان هدفمندی یارانهها، گلایه و آه و ناله دارند. شاید حق دارند. ما دادههایی برای قضاوت در این رابطه نداریم اما در هر حال این خواسته که قانون باید اجرا شود پابرجاست. طبق قانون باید تمام منابع هدفمندی به خزانه واریز شود. ماده 12 قانون هدفمندی میگوید: «دولت مکلف است تمام منابع حاصل از اجرای این قانون را به حساب خاصی بهنام هدفمندسازی یارانهها نزد خزانهداری کل واریز کند». در همین قانون تصریح شده است که بعد از واریز وجوه به این حساب سهم بخشهای مختلف از جمله سازمان هدفمندی و شرکتهای دولتی پرداخت خواهد شد اما این قانون اجرا نمیشود و هرساله معاون اول رئیس جمهور در ابلاغیهای سهم هر شرکت را در تامین یارانه نقدی اعلام میکند و شرکتها موظفند فقط همین مقدار را به حساب سازمان هدفمندی یارانهها واریز کنند! هیچ شرکتی ملزم به این نمیشود که درآمدهای خود را اعلام کرده و به حساب خزانه واریز کند.

اختلافاتی که درباره تعریف منابع هدفمندی وجود دارد و سهم خواهی شرکتهای دولتی البته اختلاف نظرهای دیگری هم در مورد تعریف «منابع یا درآمدهای هدفمندی» هست. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش تیرماه 95 خود درباره هدفمندی یارانهها، سرفصلی را به عدم شفافیت درآمدهای هدفمندی اختصاص داده و به اختلاف نظر در مورد «تعلق مالیات برارزش افزوده براین درآمدها» و همچنین نحوه محاسبه «هزینه شرکتهای دولتی» در سالهای گذشته اشاره کرده و آورده است: «به تدریج با افزایش تورم و در نتیجه افزایش هزینههای شرکتها، مطالبه آنها برای افزایش سهم خود از منابع حاصل از فروش حاملهای انرژی بیشتر شده و هر کدام تا آنجا که توانستند سعی در بزرگ کردن سهم خود از منابع حاصل نمودند. در سالهای اجرای قانون هدفمندی سهم شرکتها از این منابع معمولا توسط معاون اول رئیس جمهور تعیین شده است در حالی که به نظر میرسد لازم است مجلس شورای اسلامی برای تعیین سهم شرکتها از منابع حاصل از افزایش قیمت حاملها، قواعد و معیارهایی در نظر بگیرد» .

خلاصه آنکه ادعای تخلف به معنای سوءاستفاده درست نیست بلکه موضوع فقط یک ابهام قانونی و عدم شفافیت است. لذا خواسته مردم، مرکز پژوهشهای مجلس و همچنین کمیسیون تلفیق آن است که در این رابطه شفافسازی شود. آیا باید شرکتها با چانهزنی و آه و ناله سهم خود را از منابع تعیین کنند؟ چنانچه طی یک سال اخیر دیدهایم بارها مسئولان وزارت نیرو و وزارت نفت از ناتوانی در تامین منابع یارانه گفتهاند. شاید این گلایهها و اظهار عجزها روشی برای چانهزنی است. چنانچه وزارت نیرو اخیرا معافیتهایی در پرداخت یارانه از معاون اول رئیس جمهور گرفته است.


منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار