بلاغ، «الف.ژ» طنزپرداز معروف، پس از تفهیم اتهام، مبنی بر برگزاری پارتی مختلط و سرو انواع مشروبات الکلی، در دفاعیات خود عنوان کرد: میخواستم همه این اعترافات رو در ماه عسل امسال جلوی احسان علیخانی بیان کنم، او هم اشک بریزد و بگوید حرف بزن، هدفت چی بود؟
راستش، سال 92، با من از جایی که هرگز نمیخواهند فاش شود و جون بچههاتون اصرار به لو دادنشون نکنید، تماس گرفتند و گفتند: کمکمون کن، میتونی انتقام ما رو بگیری؟ میتونی محمود رو کنف کنی؟
پرسیدم: شما؟؟ گفت: بابا م....عه اصلا به تو چه؟؟ و من بیخیال شدم.
انقدر صدایش مظلومانه بود که نتوانستم خواهشش را رد کنم.
برای عارف نامه نوشتم: الان هرکسی بیشتر مسخرهبازی در بیاره و مردم رو بخندونه، برنده است، تو بکش کنار، حسن لیاقتش بیشتره و مردم رو با کلیدش شاد و خوشحال میکنه.
حسن برد و بعدا به مردم گفت: کلیدم اشتباهی بود و بعدترش هم گفت که کلیدم گم شده و چند سال مردم دنبال کلید گشتن و خندیدن.
من که احساس شادمانی زیادی میکردم، تصمیم گرفتم تا با حمایت همونها، فاز دوم پروژه رو کلید بزنم. گفتند برو
استند آپ، من هم پیشنهاد دادم حسن رو هم بیارن، اما بعدش ترسیدم که حسن باز کلید رو کنه و رایها رو جمع کنه.
من در
استند آپ جوگیر شدم، میفهمید جوگیر و محمود رو مسخره کردم، چرا که همان صدای مظلوم، از من در
استند آپ حمایت کرد و برایم رای خرید و اینطوری امین حیایی به من باخت و من معروف و محبوب شدم، همه مرا دعوت کردند اما متاسفانه احسان علیخانی مرا به برنامهاش دعوت نکرد و این ضربه روحی بدی به من زد، خدا ازت نگذره احسان.
مدتی بود که در ناامیدی روزگار را سپری میکردم تا اینکه چند روز پیش، باز هم به من زنگ زدند و گفتند: برو خوش باش و تفریح کن و برای 9 دی یک برنامه اجرا کن که مردم نرن راهپیمایی، تازه فهمیده بودم حسن بیشتر از محمود مردم رو میخندونه و وقتی این رو فهمیدم از کرده خودم با محمود پشیمون شدم، و قصد داشتم در کلاسهای فوق برنامه حسنچی شرکت کنم تا روحیه طنزنویسی پیدا کنم، اما باز هم جوگیر شدم و اجرای فاز سوم رو کلید زدم و در پارتی، من که در هپروت خودم غوطهور بودم، میشندیدم که مرا تشویق میکنند و میگویند: شُله شُله، من هم محکمتر پای میکوبیدم، به خود که آمدم، برادری از نیروی انتظامی را دیدم که روبروی من ایستاده و صدا میزند: «ژ» «ژ»، تازه فهمیدم که باز هم گول خوردم.
«الف.ژ» در آخرین دفاعیات خود گفت: محمود منو ببخش. الان هم در ینستاگرامم از مردم میخواهم در کار من دخالت نکنند، من مثل الهام چرخنده و مهران مدیری و حتی احمدینژاد نیستم، من محترم هستم، من نویسنده هستم و حق دارم درباره هرکسی حرف بزنم. اصلا خوب کردم درباره محمود حرف زدم، به کسی چه مربوط.