به گزارش تابناک مازندران، اگر استان مازندران را به عنوان یک کلانشهر آرمیده در بستر دریای خزر نگاه کنیم که با بیش از 3 میلیون جمعیت ثابت و گاهی تا 13 میلیون مسافر طبیعتدوست، یکی از استانهای پرترافیک در شهرها و خارج از شهرها و حتی در روستاهای گردشگری است نیاز به حمل ونقل عمومی و نبود آن قریحه انسان را کور میکند!
این مساله نه تنها از جاذبه های گردشگری این استان کم می کند بلکه روزهای تعطیل را به کام مسافران و مردم تلختر از زهر می کند، اما این ترافیک و مرگهای جاده ای ناشی از آن، استرس و نگرانی مردم ناشی از نرسیدن به کارها و قول ها در کنار آلودگی و .... تقریبا هیچ واکنشی دوراندیشانه از نوع ایجاد بستر حمل و نقل عمومی در توده مسئولان این سالهای استان نداشته است...
در واقع آنچه که به عنوان درمان مشکلات ترافیکی، خطرات و گرفتاریهای متعاقب آن به مردم مازندران ارائه شده چیزی جز مُسکنهای ساعتی و روزانه نبوده و دوباره روز از نو مشکلات از نو...
حال که به برکت جنگ جهانی! و دعوای کفتارهای شرق و غرب، بخش مهمی از راه آهن سراسری در استان مازندران تنیده شده و حدود 9 شهر مازندران در ضیافت راه آهن آرمیده است، چگونه است که متاسفانه برنامه ای برای استفاده از این راه آهن آنچنان که واقعا گرهی از مشکل ترافیک مازندران باز و موجبات توسعه مقصد نخست گردشگران کشور را فراهم کند، وجود ندارد.
هرچند مناطق غرب استان تاکنون از این امکان بهرهمند نشده و معلوم هم نیست که چه زمانی شهرهای مهم این منطقه سوت قطار و طنین غرش راه آهن را خواهند شنید.
اما دستکم این بخش از مازندران که دقیقا متناسب با کشیدگی استان به جز یک یا دو شهرستان همه آنها در بستر راهآهن هستند را میتوان با برنامه مناسب و دریافت اعتبار به مسیری برای رفت وآمد ساعتی قطارهای بین شهری بدل کرد تا تجربه موفق آن به شهرهای غرب نیز سرایت کند.
با این اقدام سیل جمعیتی که اینروزها در شهرهای مختلف با سواریهای شخصی و یا مسافربرهای بی اعتبار یا با کرایههای گزاف در جادههای خطرناک تردد روزانه خود را پیگیری میکند روانه مسیر امن راه آهن شوند.
چیزی شبیه مترو در شهرهای بزرگ ... زیرا مازندران نیز با روستاها و شهرهای درهم تنیده یک کلانشهر است که از هرگونه خدمات ارزشمند با این همه مراجعان ملی و بینالمللی بی بهره است.
تابناگ آمادگی دارد پاسخهای مسئولان را منتشر کند.
انتهای پیام/