به گزارش تابناک اصفهان، هرچند شهر اصفهان امسال عنوان شهر خلاق را کسب کرده است اما همچنان گزارههایی در شهر و استان اصفهان وجود دارد که اصفهان را در وضعیت رکود به جای توسعه قرار دهد.
پروژههای استان اصفهان که اغلب با عنوان "ابرپروژه" لقب گرفتهاند، هرچند در بدو شروع به کار اینگونه طرحها از وعده و عیدهای مختلف دولت برای کمک به طرحها سخن به میان می آورند اما متاسفانه عدم پیگیریهای لازم از سوی مدیران ارشد استان، سبب می شود تا طرحهای بزرگ اصفهان در نیمههای راه یا متوقف شده یا درگیر تنشهای سیاسی بین مدیریت در حوزه های شهری و استانی می شود.
تجربه عدم اجرای موفق و به موقع طرحهای عمرانی در استان اصفهان نشان داده که از یک سو، مدیران استان اصفهان که باید وظیفه به سرانجام رسیدن طرحها و تزریق بودجه را اجرایی کنند، یا از توان کافی برای انجام این رسالت در استان برخوردار نبودهاند یا به سبب عدم انگیزه برای ادامه کار در استان اصفهان تنها حضور خود در "محل کار" را به جای "کار" به اثبات رسانده اند.
اما تنها حوزه ای که در استان اصفهان مورد آسیب جدی طی سالهای اخیر قرار گرفته، پروژه های عمرانی آن نبوده بلکه دیگر سیاست های کلان کشور که به اصفهان نیز ابلاغ شده در استان مورد تهدید قرار گرفته است. از جمله این سیاست ها می توان به سیاستهای جمعیتی و مشکلات ناشی از آن اشاره داشت.
هرچند به عقیده برخی مدیران جمعیت شهر اصفهان از میزان پیش بینی شده سرریز کرده و مردم را با چالش دریافت خدمات متناسب روبرو خواهد ساخت اما این مشکل را ناشی از کم کاری یا ضعف مدیریت در یک حوزه نمیتوان دانست چراکه در سیاست های کلان هر کشوری هماهنگی همه دستگاهها با یکدیگر در به ثمر رسیدن اهداف سیاستها تاثیرگذار است.
اصفهان سالها از عدم هماهنگی مدیران کلان رنج برده و میبرد و متاسفانه در هر دوره ای خرده ایرادهای برخی مدیران به عملکرد یکدیگر سبب شده تا اصفهان از غافله پیشرفت عقب مانده و مسیر رو به بازگشت را به جای توسعه طی کند.
در مسیر توسعه اصفهان، رسانهها نیز باید با طرح تاکتیکها و ایدئولوژی به طی این مسیر کمک کنند اما رسانهها یک سوی این جریان قرار گرفته اند و در طرف دیگر مدیران و سیاستگذاران استان هستند که باید با حضور در جلسات هماندیشی رسانهها و مدیران، عرصه طرح مشکلات و چالش های استان اصفهان را به سطوح ملی نیز برسانند.
گفتوگو با رسانههای محلی هرچند در جای خود، راهی برای به نتیجه رسیدن طرحهای استانی است اما متاسفانه برخی مدیران ارشد اصفهان از فرصت رایزنی و مذاکره با مدیران ارشد رسانهها به ویژه رسانه ملی غفلت ورزیده و تنها به انتقاد از عملکرد رسانههای استان بسنده کردهاند. راهی که شاید برای گریز از هجوم انتقادها از سوی این دسته از مدیران انتخاب شده است!!.
اما ادعاهایی که برخی مسئولان در زمان حضورشان در اصفهان در جایگاه مدیریتی خود داشته اند اکنون به نقطه ضعف آنها تبدیل شده و جالب تر آنکه از فرصت ها و ارتباطات لازم نیز برای رفع موانع بر سر راه این ادعاها بهره لازم را نمی برند. پروژه های آبرسانی به اصفهان که در فلات مرکزی و در منطقه ای خشک واقع شده را از جمله این ادعاها می توان دانست.
بهشت آباد که حیات فلات مرکزی با آن عجین شده و در دولت یازدهم با دیپلماسی نرم و مذاکره انتظار آن میرفت به سوی مراحل اجرایی گام بردارد، اکنون پشت سد کم کاری ها و انتقال واقعیت موجود به مسئولان بالادستی و وزارتخانه های مربوطه، مانده است!.
مدیران ارشد، استانی که جمعیت آن شاید به یک سوم جمعیت شهر اصفهان نرسد توانسته با استفاده از توان ارتباطی خود با پایتخت، بر سر مسائل مورد اختلاف خود با دیگر استان ها به نتایجی در راستای اهداف و منافع مردم خود دست یابد اما متاسفانه نگاه سالمندانه مدیران اصفهان به حل مسائل که همان روش های سنتی نشستن پشت میز و انتقاد از زمین و زمان است؛ این معضلات روز به روز برای اصفهان بزرگتر و بزرگتر می شود.
از سوی دیگر کم توجهی مدیران اصفهان به مسائل روز و اقدام دیرهنگام برای رفع آنها نیز کم به مردم این استان خسارت وارد نکرده است!.
نمونه این رفتار را می توان در شیوع تب برفکی که هنوز اصفهان با آن دست و پنجه نرم می کند می توان مشاهده کرد. مسئولان ارشد اصفهان در ابتدا با مخفی کاری و تکذیب های رسانه ای آنقدر درصدد کوچک نشان دادن مسئله برآمدند، که کم کم خود نیز باورشان شد این مسئله هنوز آنچنان که مردم تصور می کنند، استان را درگیر خود نساخته و هنوز وقت برای اجرای راهکار باقی است!.
مردم استان اصفهان که چوب نجابت خود در برابر اندیشه های کوتاه و تدبیرهای پیر مسئولان خود را می خورند، اکنون در شرایط رکود اقتصادی چشم به راه رونق صنعت هستند تا شاید از این رهگذر بار سنگین بیکاری که روی شانه های همه خانواده ها سنگینی می کند به زمین گذاشته شود اما دریغا که مدیران ارشد اصفهان در هیچ دوره ای و از جمله در حال حاضر قادر به رایزنی برای بازگشت درآمدهای حاصل شده در استان اصفهان که به خزانه واریز شده، نبودند.
این مسئله جایی دردناک تر می شود که نه تنها سهم استان اصفهان از درآمدهای خود به اندازه خرج استان هم نیست که سهم بودجه ای اصفهان هم به رغم حضور بیش از 20 نماینده در قوه مقننه و کانال های ارتباطی مدیران ارشد استان با وزرای مربوطه و هیئت دولت هم، طی سال های اخیر هیچ تغییری را به خود ندیده است.!