تابناک گیلان: براستی نمیتوان منکر آن بود که گیلانیان دل در گرو سرزمین خود دارند وقطعا برای توسعه وپیشرفت آن از هیچ کوششی فرو گذار نیستند.اما از آنجاییکه ،از مهمترین الزامات پیشرفت و توسعه وجود نیروی انسانی توانمند در راس مدیریت کشور و استان می باشد و این ارتباط به گونه ای است که میزان فقر مدیران در کابینه دولتها از یک استان ،منتج به میزان فقر استان میشود و این مهم در استان ما گیلان،از ابتدای انقلاب اسلامی تا سال 92 میسور نگردید.
آیا تاکنون از خود پرسیده ایم که چرا در هیئت دولت هیچ کرسی به گیلان اختصاص نداشت؟
چه اندازه سیاسیون،نمایندگان وگیلانیان مقیم تهران سعی داشته اند که یک وزیر گیلانی در دولتها داشته باشند؟
آیا در هیچ یک از استانهای کشور توانستیم یک گیلانی را به عنوان استاندار داشته باشیم؟
به روشنی حقایق گواه آن است که در استانداران کشور تنها استاندار گیلان، اهل گیلان است و اگر اندکی جلوتر برویم خواهیم دید که در ادواری که از بعضی استانها چندین نفر وزیر و معاون وزیر داشتند ما از استان گیلان تنها یک وزیر و انهم برای مقطعی کوتاه داشتیم.با اندکی تامل به سوالات بالا به این نتیجه خواهیم رسید که ما نسبت به یکدیگر بی تفاوتیم و اگر یک گیلانی بدون حمایت دیگران نیز به جایگاهی برسد خودمان به دنبال پایین اوردن ان می رویم!!!در عملی ترین مثال که شاهد این مدعاست میتوان به سخنرانی سعید قاسمی در مراسم شهید مدافع حرم در شهر رشت در هفته ای که گذشت اشاره نمود.سخنران این مراسم به اولین و تنها فردی که از استان گیلان در بالاترین جایگاه مدیریتی در کشور قرار گرفته بی محابا توهین میکند و ایشان را مورد استهزا قرار میدهد و هیچ گیلانی بلند نمیشود و نمی گوید که چرا به این سرمایه ارزشمند استانمان توهین میکنید !!!هیچکس نمی گوید که ایشان مایه فخر این سرزمین است و استانهای دیگر ارزوی این را دارند که شخصی از استانشان بر این جایگاه بنشیند.
آری دکتر نوبخت را میگویم.معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان مدیریت و برمانه ریزی کشور را میگویم.این جایگاه برای اولین بار در انقلاب اسلامی به یکی از فرزندان غیور این استان رسیده است و ما گیلانیان با بی تفاوتی اجازه دادیم که سخنران مراسم شهید والامقام مدافع حرم به ایشان که خود از تبار خاندان شهیدان است و به استاندار و معاون سیاسی استاندار اتهام بزنند و بروند و آب هم از آب تکان نخورد!!!آیا در استانهای آذری هم این سخنران میتواند اینگونه به سرمایه های آن استان تاخت و تاز کند؟؟؟نمیخواهم برخورد آذری زبانان با برنامه تلوزیونی کودک را کاری درست جلوه دهم اما نه به اینکه در یک استان برای یک طنز کودکانه قیصریه را به آتش میکشند و بعضی در جای دیگر به تنها ثروت انسانی شان در کشور و در استان خودش بی حرمتی میشود و همه سکوت میکنند؟؟؟هنوز مدت زیادی از سکانداری یک غیر بومی در استانداری گیلان و معاونت سیاسی آن نمیگذرد.آیا فراموش کرده اید که چه بر استان میگذشت که امروز اجازه میدهید هر کس بیاید و هرچه میخواهد بگوید و برود؟؟؟مطمین باشید که در آینده ای نه چندان دور باید به این سوال فرزندانتان پاسخ دهید که چرا قدردان این موقعیت نیستید و مهمتر اینکه چرا گیلانیان پشت یکدیگر نیستند؟؟؟"إن الذین جاؤوا بالإفك عصبة منكم، لاتحسبوه شراً لكم بل هو خیر لكم؛ لكل امرئ منهم ما اكتسب من الإثم و الذی تولی كبره منهم له عذاب عظیم. لولا إذ سمعتموه ظن المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خیراً و قالوا هذا إفك مبین." سوره‌ی نور؛ آیات 11 و 12
تدبیرشرق/
نوشتار عالی بودسالها دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تنما می کرد
آنچه که مسلم است و تردید نباید کرد باید همانند دهه شصت متحد و یک صدا شویم
آنگاه عظمتمان را به رخ جهان خواهیم کشید باید قدری صبور باشیم و اختلاف در دیدگاهها موجبات تفرقه را فراهم نکند