مرور روزنامه‌های یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ماه
واکنش حجاریان به ایده از تاجزاده تا شاهزاده، بازار پرالتهاب مسکن در شمال و جنوب تهران، جولان گونی به‌دوش‌ها در شهر زیر سایه مافیا، کاهش غربالگری بدون افزایش ناهنجاری، کشف ۵۲۰ جسد از ۷ گور دسته جمعی در غزه، طلب ۴۴ هزارمیلیاردی فرهنگیان از آموزش و پرورش، آژیر قرمز در اردوگاه ناتو، طالبان عامل آمریکا و اسرائیل برای اعمال اهرم فشار آب علیه ایران و فرار سالانه ۵۰ میلیارد دلار سرمایه از کشور از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۱۶۶۵۰۳
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۰ 12 May 2024

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ماه در حالی چاپ منتشر شد که اتفاقات چهارمین روز نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، قبض بودجه‌ای صنعت نفت، و نتایج نهایی انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 

 

ايران و راهبرد بازدارندگي نهفته

عارف دهقان‌دار طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان ايران و راهبرد بازدارندگي نهفته نوشت: 6 سال از خروج دونالد ترامپ، رييس‌جمهور سابق امريكا از برجام مي‌گذرد و با توجه به شرايط امروز نظام بين‌الملل و منطقه خاورميانه و همچنين دستيابي ايران به توانمندي‌هاي غيرقابل بازگشت در زمينه هسته‌اي، چشم‌انداز احياي اين توافق كمرنگ‌تر از هر زماني است.  ترامپ با «وحشتناك و يك طرفه خواندن برجام» و روياي توافقي قوي تركه برنامه موشكي و منطقه‌اي ايران را نيز شامل شده و فعاليت متحدان منطقه‌اي ايران را محدود كند، در تاريخ 18 ارديبهشت سال 97 به ‌طور رسمي از برجام خارج شد و پس از آن با وضع تحريم‌هاي يك‌جانبه، به دنبال اين بود كه ايران را به پاي ميز مذاكره كشانده و آن را مجبور به دادن امتيازاتي بيش از برجام کند. هر چند اين خروج و وضع تحريم‌ها تا حد قابل توجهي اقتصاد ايران و فروش نفت آن را با مشكلات جدي مواجه كرد، اما نتوانست مانع از پيشرفت‌هاي هسته‌اي ايران و همچنين برنامه موشكي و منطقه‌اي آن شود و ايران با كاهش پله‌اي تعهدات خود ذيل برجام، مسيري را برخلاف خواست ترامپ پيمود.  در سال 2015 كه اين توافق امضا شد، ايران پذيرفته بود كه به مدت 15 سال، ذخاير اورانيوم خود را تا سقف 300 كيلوگرم نگه داشته و آن را تا سقف 3.67 درصد غني كند. همچنين ايران پذيرفته بود كه تعداد سانتريفيوژ‌هاي در حال كار خود را به ميزان دو سوم محدود كرده و متعهد شده بود كه به مدت 15 سال هيچ تاسيسات غني‌سازي جديدي ايجاد نكند و غني‌سازي را فقط در تاسيسات نطنز انجام یدهد و سوخت مصرف شده آن را به خارج از كشور ارسال کند. همچنين ايران با اجراي پروتكل الحاقي تحت نظارت آژانس موافقت كرده بود. اما يك سال پس از خروج ترامپ از توافق، تهران سقف ذخاير اورانيوم خود را برداشت، غني‌سازي را فراتر از حد 3.67 درصد افزايش داد و فعاليت در تاسيسات هسته‌اي فردو را از سر گرفت.  

 

نبايد فراموش كرد كه بسياري از پيشرفت‌هاي هسته‌اي ايران در واكنش به اقدامات تحريك‌آميز امريكا و اسراييل صورت پذيرفته بود. اوايل سال 2020، دولت ترامپ، سردار قاسم سليماني، فرمانده سپاه قدس را به شهادت رساند و اندكي پس از آن بود كه تهران اعلام كرد ديگر به تعهدات غني‌سازي خود در توافق پايبند نخواهد بود. همچنين در اواخر سال 2020، محسن فخري‌زاده، دانشمند هسته‌اي كشورمان در نزديكي شهر تهران توسط اسراييلي‌ها به شهادت رسيد و پس آن بود كه مجلس شوراي اسلامي و شوراي نگهبان براي تسريع برنامه هسته‌اي، غني‌سازي اورانيوم تا 20 درصد، افزايش ميزان توليد و نصب سانتريفيوژهاي جديد، تعليق اجراي پروتكل الحاقي و همچنين كاهش همكاري نظارتي و راستي‌آزمايي با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي را تصويب و به تاييد رساندند. لذا از اوايل سال 2021 بود كه آژانس قادر به نظارت كافي بر فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران بر اساس توافق برجام نبود.
سپس ايران غني‌سازي اورانيوم 20 درصدي را در اوايل سال 2021 در فردو و چند ماه بعد 60 درصد را در نطنز آغاز كرد و از آن زمان، ايران به ‌طور پيوسته ميزان توليد اورانيوم غني شده را افزايش داد.
با توجه به نكات ذكر شده، چشم‌انداز بازگشت به برجام بسيار كمرنگ و عملا غيرممكن به نظر مي‌رسد. بعيد است كه ايران بپذيرد كه شرايط را به 2015 بازگرداند و دستاوردهاي هسته‌اي خود را به صورت غير قابل بازگشت معامله کند. همچنين نبايد فراموش كرد كه ايران در حال حاضر، پس از سال‌ها كاركردن با سانتريفيوژهاي پيشرفته‌، به دانش فني قابل توجهي دست يافته است كه قابل بازگشت نيست. لذا بازگشت به توافق برجام، ديگر مزاياي گذشته را براي غربي‌ها نيز ندارد.
نكته مهم ديگر، شرايط امروز نظام بين‌الملل است كه امكان توافق را بيش از پيش سخت کرده است. دستيابي به توافق هسته‌اي در سال 2015 بدون حمايت فعال روسيه و چين امكان‌پذير نبود. اما اكنون اين كشورها ديگر در اين مسائل با غرب همسو نيستند و امريكا با روسيه در اوكراين و با چين در تايوان درگير است. همچنين سطح همكاري‌هاي نظامي و استراتژيك ايران و روسيه بيش از هر زماني افزايش يافته و ايران هر چند محدود، اما نفت خود را به چين مي‌فروشد.
مساله ديگر معادلات جديد منطقه پس از 7 اكتبر و خاصه پس از 13 آوريل و درگيري مستقيم ايران با اسراييل است كه شرايط را براي توافقي شبيه برجام سخت کرده است. به نظر بسياري از كارشناسان، ايران با پشتوانه «بازدارندگي هسته‌اي در آستانه» اقدام به حمله به اسراييل کرد و با توجه به تهديدات پيش رو، بعيد است اهرم «بازدارندگي هسته‌اي نهفته» خود را در توافق با امريكا معامله کند. اما به نظر مي‌آيد كه تهران بدش نيايد كه دستاورد حمله‌اش به اسراييل را در حوزه ديپلماسي و اقتصاد، با يك توافق محدود يا به اصطلاح «كمتر براي كمتر» نقد کند. 
به نظر مي‌رسد كه هيات حاكمه جمهوري اسلامي ايران در شرايط فعلي، با توجه به محيط آشوب‌زده منطقه خاورميانه و نظم در حال گذار نظام بين الملل، براي پاسخ به تهديدات امريكا و اسراييل، راهبرد «بازدارندگي هسته‌اي در آستانه» يا «بازدارندگي هسته‌اي نهفته» را در پيش گرفته است. اين بدين معناست كه ايران، همچنان كه از پيمان منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي يا همان npt پيروي مي‌كند، در صورت تهديد موجوديتي، مي‌تواند در اسرع وقت در راهبرد دكترين هسته‌اي و دفاعي خود تجديد نظر كند. چند روز قبل كمال خرازي، رييس شوراي راهبردي روابط خارجي در مصاحبه با الجزيره مباشر، سيگنال هوشمندانه‌اي را به هيات حاكمه اسراييل و امريكا فرستاد و با بيان اينكه «در صورت تهديد موجوديتي، دكترين هسته‌اي خود را تغيير مي‌دهيم» تلاش كرد كه در محاسبات آنها تاثير بگذارد و بعيد است كه بدون هماهنگي با مقامات بالاتر اين سخنان را ايراد كرده باشد.
ايران بنا دارد از اين توانايي به عنوان يك اهرم فشار در برابر اسراييلي‌ها استفاده كرده و از اين طريق رفتار آنها را كنترل كند. به ياد داريم كه پيش‌تر و پس از عمليات «وعده صادق» شبيه سخنان كمال خرازي، توسط سردار حق‌طلب، فرمانده سپاه حفاظت و امنيت مراكز هسته‌اي كشور مطرح شده بود و او به ‌طور صريح اعلام كرده بود كه در صورت هرگونه اقدام عليه تاسيسات هسته‌اي كشور، امكان تغيير در دكترين هسته‌اي و دفاعي كشور وجود دارد و پس از آن شاهد بوديم كه سطح تنش ميان ايران و اسراييل تا حد زيادي كنترل شد و به‌رغم تهديدات، هيچ گونه حمله‌اي به تاسيسات و مراكز غني سازي ايران صورت نگرفت.
در پايان بايد گفت كه با توجه به شرايط منطقه و ادامه نبرد غزه و آغاز دور جديد مذاكرات ميان ايران و امريكا، هيات حاكمه جمهوري اسلامي از يك سو به دنبال آتش‌بس فوري در غزه باشد و هرگونه پيشرفت در مذاكرات را منوط به توقف جنايات رژيم صهيونيستي در غزه و پذيرش آتش‌بس از سوي آنها کند و از سوي ديگر با ادامه همكاري‌هاي محدود با آژانس بين المللي انرژي اتمي و همچنين بهره‌گيري از اهرم بازدارندگي نهفته خود، بيشترين امتياز ممكن را از طرف امريكايي اخذ کند.

«رفح»، خان آخر جنگ


 مصطفی منتظر طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان «رفح»، خان آخر جنگ نوشت: رژیم صهیونیستی در یکی از پیچیده‌ترین وضعیت‌های خود هم از لحاظ استراتژیک و هم تاکتیک گیر افتاده است. وضعیتی که در آن گزینه‌های موجودش، هیچ نفع قابل توجهی ندارد، اما هزینه‌ای عمیق را بر روی دست این رژیم می‌گذارد. دروغ عملیات محدود و هدفمند در چند روز گذشته برای فریب افکار عمومی آمریکا بوده تا رژیم بتواند بر حماس فشار وارد کند تا پشت میز مذاکره امتیاز بگیرد.
در مقابل حماس با اطلاع از وضعیت سیاسی و داخلی رژیم، بر قواعد اصولی خود که بازگشت آوارگان، آزادی اسرا و پایان قطعی جنگ است، تاکید دارد. رژیم فکر می‌کرد با فشار قبلی و نمایش مذاکره، بتواند در عرصه رسانه بر حماس پیروز شود و بگوید ما آماده توافق بودیم، اما حماس نپذیرفت. اما حماس با هوشمندی، به شکل پیش‌بینی نشده توافق را پذیرفت و به سرعت در رسانه بازتاب داد تا دست دشمن را رو کند. آمریکایی‌ها هم در جریان مذاکرات قول پایان جنگ را داده بودند. نتانیاهو، اما متوجه است که پایان درگیری به معنای انحلال دولت او، محاکمه او و دیگر مسئولان رژیم و پایان عمر سیاسی‌اش خواهد بود؛ لذا توافق را نپذیرفت و جنگ در رفح را تعمیق بخشید. وضعیت اجتماعی در آمریکا با تلاش ارزشمند دانشجویان به شدت منقلب شده و بایدن از ترس پایگاه رای خود، روبه برخی مانور‌های عموما رسانه‌ای و گاه واقعی آورده است. ارسال نکردن برخی سلاح‌های سنگین به رژیم برای اولین‌بار در هشت ماه گذشته صورت می‌گیرد که در صورت تداوم، ارتش دشمن را با مشکل جدی مواجه می‌سازد. تضعیف کمک بایدن به رژیم به معنای تضعیف شرایط پشتیبانی سیاسی هم خواهد بود. در مقابل جبهه مقاومت به وضوح فشار خود را بر جبهات مختلف دشمن افزایش داده است. در شمال، حجم حملات حزب‌ا... افزایش یافته و در جنوب، انصارا... قصد حمله به کشتی‌های اسرائیلی در دریای مدیترانه را دارد. مقاومت عراق نیز به صورت روزانه حملاتی را اجرا می‌کند که میزان موفقیت‌آمیز بودن آن بیشتر از قبل شده. در کنار این موارد، فشار اقتصادی بر رژیم هم جدی‌تر شده. قطع روابط تجاری با ترکیه که سابق بر این ۱۰ میلیارد دلار ارزش داشته، حتی اگر به صفر نرسد، برای رژیم هزینه‌های متعدد خواهد داشت.
اما با تمام این متغیرها، مهم است توجه کنیم احتمالا حمله به رفح بازهم دستاوردی برای رژیم نخواهد داشت. حماس پس از هشت ماه جنگ، هر چند روز یک‌بار از مناطق شمالی غزه (که قبلا توسط رژیم تخریب شده و به ادعای آنان پاک سازی شده بود) اقدام به پرتاب موشک می‌کند. این یعنی نابودی بخش نظامی حماس با این حملات، یک رویای صهیونیستی است. البته تخریب و تضعیف بخش سیاسی و مدنی حماس تا به همین حالا هم تاحدی رخ داده است. هدف دیگر رژیم که برگرداندن اسرا است نیز غیرواقع‌بینانه می‌نماید. همان طور که جنگ هشت ماه گذشته نتوانسته این هدف را محقق کند؛ لذا رژیم دارد انواع هزینه‌ها مانند هزینه سیاسی (به ویژه در بین حامیانش)، هزینه اقتصادی، هزینه نظامی (در شمال و جنوب)، هزینه رسانه‌ای (به ویژه در افکار عمومی غربی) را می‌دهد و هم ستانده‌ای ندارد. اما پیش‌بینی می‌شود دیوانگی دولت رژیم ادامه خواهد یافت و خود زمینه‌ساز سقوط درونی آن خواهد شد.


طرحی برای تعامل جمعی

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز  خود با عنوان طرحی برای تعامل جمعی نوشت: در بحبوحه جدال‌های سیاسی جناح‌ها و گروه‌ها که بازار بسیار داغی در فضای مجازی دارد، کمتر دیده شده افرادی برای پایان یافتن این جدال‌ها و رسیدن به توافق، تسالم و تعامل جمعی که نیاز مبرم کشور است طرحی ارائه کنند. عده‌ای سرگرم خارج ساختن رقیب از میدان و عده‌ای دیگر در تلاش برای خنثی کردن ضربه‌های طرف مقابل هستند. بسیاری از مردم نیز خسته از جدال طولانی و بی‌حاصل سال‌های متمادی و بلکه دهه‌های پیاپی اکنون بی‌تفاوتی پیشه کرده و به زندگی فارغ از سیاست روی آورده‌اند. چهارمین و بزرگترین گروه از مردم نیز همراه با نگرانی از منازعات از یکطرف و تنگنا‌های معیشتی ناشی از بحران اقتصادی که هر روز عمیق‌تر می‌شود از طرف دیگر، منتظرند ببینند منازعه چه وقت به پایان می‌رسد و اوضاع کشور چه وقت سروسامان می‌یابد.
مبرم‌ترین نیاز کشور در حال حاضر، توافق تمام جناح‌ها، فعالان سیاسی و حکمرانان بر سر طرحی جامع است که بتواند محور تعامل باشد و با پایان دادن به منازعات سیاسی راه را برای همکاری جمعی جهت رفع مشکلات کشور و باز شدن گره‌های کور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هموار نماید. این طرح باید از چند ویژگی برخوردار باشد که کلیات آن را در این مقاله می‌آوریم به این امید که اصحاب فکر و نظر و اندیشه برای رسیدن به طرح تفصیلی و نقشه راهی که بتواند جامعه را به نقطه مطلوب برساند با همدیگر همفکری کنند و افق روشنی در برابر چشمان مشتاق تعالی کشور بگشایند.
ویژگی اول، تکیه بر شایسته سالاری در مدیریت کشور است. تنها راه استقرار شایسته سالاری، بازگشت به قانون اساسی در تمام زمینه‌ها و از بین بردن هرگونه اِعمال سلیقه فردی، جناحی، گروهی و جریانی در تقنین، اجرائیات، قضاوت و نظارت است. ما اکنون در تمام این زمینه‌ها گرفتار اعمال سلیقه و گریز از قانون هستیم. این وضعیت، نه با جمهوریت سازگار است و نه با اسلامیت. برای اینکه این هر دو رکن را داشته باشیم باید با قاطعیت درصدد پاکسازی کشور از اعمال سلیقه‌ها و بازگشت بی‌چون و چرا به قانون برآئیم.
ویژگی دوم، مبارزه واقعی با فساد است. در کشور ما مطالب زیادی درباره مبارزه با فساد گفته می‌شود، ولی از مبارزه با فساد به معنای واقعی و جامع خبری نیست. در مواردی به دلایل خاص ازجمله اینکه اگر قرار باشد فرد یا گروه یا جناحی را از نظر سیاسی به زمین بزنیم به نام مبارزه با فساد با او شدیدترین برخورد‌ها را می‌کنیم، ولی در مواردی که نورچشمی‌ها در فساد غرق باشند، اصل را بر توجیه می‌گذاریم و به قاعده «شتر دیدی، ندیدی» عمل می‌کنیم. مدیریت قانونی کشور بدون مبارزه واقعی با فساد امکان‌پذیر نیست. این ویژگی اگر در حکمرانی وجود نداشته باشد، کسی به مدیران جامعه اعتماد نمی‌کند و حاکمیت پشتوانه مردمی خود را از دست می‌دهد. مردم، طالب عدالتند و بدون عدالت، حکمرانی قوام نخواهد داشت.
ویژگی سوم، پرهیز از حکمرانی طبقاتی است. یکی از اهداف انقلاب اسلامی، کنار زدن حکمرانی فامیلی، طایفه‌ای، طبقاتی و در دست داشتن امور توسط یک یا چند قشر خاص بود. فلسفه جمهوریت نظام سیاسی جایگزین رژیم گذشته نیز همین بود که از طریق انتخابات و با مشارکت عموم کسانی که قانون اسای به آن‌ها حق انتخاب کردن و انتخاب شدن داده است، زمام امور در تمام زمینه‌ها در اختیار جمهور مردم قرار بگیرد و حکمرانی طبقاتی برای همیشه طرد شود. امروز سازوکار حاکمیت اینگونه نیست و به همین دلیل حکمرانی در انحصار طبقات خاص است و همین انحصار، راه را بر ورود شایسته‌ترین‌ها به جایگاه مدیریت‌های کلان کشور بسته است. این راه فقط با نفی حکمرانی طبقاتی باز خواهد شد.
اعتقاد راسخ داریم که مشکلات کنونی کشور با عمل به سه اصل شایسته سالاری، مبارزه واقعی با فساد و پرهیز از حکمرانی طبقاتی، حل خواهند شد. اگر امروز فاقد این سه اصل هستیم به دلیل انحراف از قانون اساسی است. بنابراین، راه رسیدن به حکمرانی سالم، عادلانه و مردمی، بازگشت به قانون اساسی با تکیه بر این سه اصل است.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار