در مدت اخیر، عملیات "طوفان الاقصی"، به کانون توجه و تمرکز بسیاری از جریان های سیاسی و رسانه ای منطقه ای و بین المللی و مخصوصا افکار عمومی جهان تبدیل شده است. در این راستا، تحلیل و تفسیرها و اظهار شگفتی های فراوانی در مورد این عملیاتِ قابل توجه، حتی از سوی مخالفان و دشمنان جریان مقاومت ارائه می شود و برخی به طرح این گزاره پرداخته اند که تاریخ مبارزات مقاومت فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی را بایستی به قبل و بعد از عملیات طوفان اقصی تقسیم بندی کرد.
به تازگی، مقام معظم رهبری حضرت "آیت الله خامنه ای" در جریان سخنرانی خود در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح، تعبیری را در مورد شکست صهیونیست ها در جریان عملیات طوفان اقصی از مقاومت فلسطین بیان بکاربردند. ایشان این شکست را یک "شکست غیرقابل ترمیم" برای رژیم اشغالگر قدس توصیف کردند و تاکید نمودند که "عامل ایجاد این طوفان ویرانگر، ظلم و جنایت و درنده خویی مداوم رژیم غاصب جعلی در حق ملت فلسطین بوده و این رژیم نمی تواند با دروغگویی و مظلوم‌نمایی، چهره هیولایی و دیوسیرت خود را در حمله به غزه و قتل عام مردم آن پنهان کند و با یاوه‌گویی، شجاعت جوانان فلسطینی و طراحی هوشمندانه آنان را برعهده غیرفلسطینی‌ها بگذارد".
در این راستا، از چند منظر، کلیدواژه بکار رفته از سوی رهبر انقلاب در تحلیل شکست صهیونیست ها از مقاومت فلسطین(شکست غیرقابل ترمیم) را بایستی تعبیری بسیار دقیق و قابل‌تامل ارزیابی کرد.
1: فروپاشی هیمنه ادعایی اطلاعاتی و امنیتی صهیونیست ها
یکی از نکاتی که حتی جریان های سیاسی و رسانه ای مخالف با جریان مقاومت فلسطین نیز در مورد عملیات طوفان اقصی به آن اشاره کرده اند، این نکته بوده که این عملیات تا حد زیادی هیمنه ادعایی اطلاعاتی و امنیتی صهیونیست ها و به طور کلی اسطوره شکست ناپذیری صهیونیست ها را در هم شکسته و آن را به عیان‌ترین شکل ممکن، پیش چشم رهبران سیاسی و افکار عمومی جهان قرار داده است.
از این رو، رهبران رژیم اشغالگر قدس که همواره به قدرت و ابهت ادعایی سازمان های جاسوسی و اطلاعاتی خود می بالیدند و تاکید داشتند اشرافی کامل بر کلیه تحولات پیرامونی و بین المللی دارند، به واسطه عملیات طوفان اقصی عملا با آبروریزی رو به رو شده اند که اعاده حیثیت، و ترمیم وجهه ادعاهای دور و دراز آن ها در این حوزه را به یک رویا تبدیل کرده است.
2: تغییر معادلات راهبردی صهیونیست ها در مواجهه با جریان مقاومت
رژیم صهیونیستی همان رژیمی است که سال ها برای دولت ها و ملت های منطقه خط و نشان می کشید و همگان را با قدرت ادعایی نظامی خود می ترساند. رژیمی که سودای تصرف نیل تا فرات را داشت و اساسا در محاسبات راهبردی آن، جریان مقاومت فلسطین جایی نداشت. با این حال، در شرایط کنونی شاهدیم که سیلیِ نیروهای مقاومت فلسطین به صهیونیست ها به قدری شدید بوده که حتی آمریکا مجبور شده برای جلوگیری از فروپاشی صهیونیست ها و وارد آمدن خسارات بیشتر به آن ها، ناوها و توان نظامی خود را به منطقه گسیل کند.
به بیان ساده تر، وحشت به قدری بر صهیونیست ها غلبه کرده که به این درک راهبردی رسیده اند که بهتر است با کمک آمریکا به نبرد با جریان مقاومت فلسطین بپردازند. در این راستا، اگرچه جریان مقاومت فلسطین کلکسیونی از شگفتانه ها را علیه صهیونیست ها رونمایی کرده، با این حال، اشغالگران اسرائیلی باز هم از همان حربه های منسوخ سابق خود نظیر بمباران نوار غزه و کشتار ملت فلسطین استفاده می کنند. اقداماتی که البته همه و همه برای آبروداری نزد افکار عمومی خودِ آن ها است و بیش از آنکه نمودی از قدرت صهیونیست ها باشد، ضعف مفرط و سردرگمی‌شان را نمایندگی می کند.
در این چهارچوب، یکی از تبعات جدی سیلی جریان مقاومت به صهیونیست ها در قالب عملیات طوفان اقصی این است که زین پس برخلاف گذشته، اگر اشغالگران صهیونیست بخواهند دست به اقدامات غلط علیه ملت فلسطین بزنند، بایستی خوب حساب و کتاب کنند و گرنه، امکان دارد با بحران های به مراتب گسترده تری رو به رو شوند. از این منظر، اسرائیل در مواجهه با ملت فسلطین، دیگر اسرائیلِ سابق نخواهد شد.
3: تحمیل شوک به ابتکارات منطقه ای پوچِ صهیونیست ها
در نهایت باید گفت که رژیم اشغالگر قدس در سال های گذشته، سرمایه گذاری های گسترده ای را در مورد توافق ابراهیم یا همان عادیسازی روابط با کشورهای عربی-اسلامی، انجام داده بود. در این راستا، در مدت اخیر نیز گمانه‌زنی های مختلفی در مورد قریب الوقوع بودنِ گزاره عادی سازی روابط اسرائیل با عربستان سعودی مطرح می شد.
با این حال، عملیات طوفان اقصی و ضربات کوبنده مقاومت فلسطین به صهیونیست ها، تا حد زیادی حکام عرب را از خواب غفلت خارج کرده و البته که موجب تحقیر و ساده لوح جلوه کردنِ آن دسته از حکام عربی شده که اقدام به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی کرده‌اند. در این زمینه، به طور خاص در مدت اخیر شاهد بوده ایم که دولت عربستان به صراحت از تعلیق تمامی مذاکرات مرتبط با عادی سازی روابط خود با اسرائیل خبر داده است.
در کنار این مساله، بنیامین نتانیاهو اخیرا در جریان سخنرانی خود در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، از اراده اسرائیل جهت اجرایی کردن ایده "خاورمیانه جدید" با مهندسی رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی که با آن دست به عادی سازی روابط زده اند، سخن گفت.
حال در شرایط کنونی، عملیات طوفان اقصی، نه تنها ایده خاورمیانه جدیدِ صهیونیست ها را مطرح نشده، نابود کرد بلکه این علائم معنادار را نیز به آن ها فرستاد که وضعیت بحرانی کنونی آن ها، خود ناشی از خاورمیانه جدیدی است که در نقطه مقابل منافعشان قرار دارد و شوک های قالب توجهی را به رژیمشان و شهروندان صهیونست وارد می کند! مسائلی که همه و همه، مهر تاییدی بر تعبیر معنادار مقام معظم رهبری مبنی بر تحمیلِ یک شکست غیرقابل ترمیم به دشمن صهیونیست در بجبوحه عملیات طوفان اقصی هستند.