بلندشدن صدای فریاد رئیس مجمع تشخیص مصلحتنظام و اعتراض به هجمهها علیه این نهاد در موضوع مخالفت با طرح «الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول» و نفی اخبار منتشره در خصوص نگارش نامه به رهبر انقلاب ، فارغ از موافقت یا موافقت مجمع با این طرح، دارای فرامتنی است که شاید بیشتر از مسئله فوق، واجد ارزش باشد.
هر چند بسیاری از مباحث مطرحشده، بیشتر به هجمهها و تسویهحسابهای سیاسی با مجمع و رئیس آن شباهت داشت تا انتقادهای ریشهدار و مبنایی اما فارغ از این مسئله، اما آیت الله صادق آملی لاریجانی نگاهی یکسویه به این رفتارها و تعرضات کلامی صورتگرفته دارد.
به نظر می رسد رئیس مجمع از این مسئله غفلت کرده که نهاد تحت نظرش، کنشی مخفی در غالب مسائل مطروحه داشته و هیچگاه تمایلی به شفافکردن روند بررسیهای صورتگرفته پیرامون طرحها از سوی اعضای آن مشاهده نشده است.
وقتی این نهاد گاهی به مجموعه ای تبدیل می شود که تصمیمگیریهای آن در پستو گرفته شده و حتی کوچکترین توضیحی هم از سوی اعضایش در خصوص چند و چون مباحث مورد بررسی ارائه نشود، الصاق این اتهامات به مجمع دور از انتظار نیست.
بهواقع، فینفسه کنشورزی کلیت مجمع در جهتی است که موجب سوءبرداشت و اتهامزنیها میشود و این نکتهای است کهباید به آن توجه داشت . نمونه بارزی که موید این گزاره است، مخالفت تلویحی مجمع با طرح شفافیتی است که مجلس به تصویب رساند و در آن قوای سهگانه و مجمع تشخیص را ملزم به شفافیت کرد. هر چند دستاویز مخالفت مجمع با این طرح، اصل ۱۱۲ قانوناساسی است اما واقعیت امر از عدم تمایل اعضای آن به شفافکردن امور جاری و ساری در این نهاد حکایت میکند و زمانی که همهچیز در تاریکخانه پیگیری شود، نگاه منفی بر عملکرد این دستگاه مستولی خواهد شد.
علاوه بر این، از آنجایی که فرهنگ سیاسی در ایران مبتنی بر نگاه تکبعدی و یکسویه بوده، عدم پذیرش خطاها به قاعدهای لایتغیر بدل گشته و نهادینهشدن این رفتار، موجب عدم حل مسائل و بروز تنشها شده است. در همین فقره اگر رئیسمجمع، نگاهی ساختاری و جامع به ریشه حملات اخیر داشت و قدری به عملکرد دستگاه متبوع خود نظر میانداخت، تا این حد از هجمهها گلایهمند نبود. هر چند که بسیاری از این حملات مبتنی بر برداشتهای ناصحیح و حتی دروغپراکنیهای منتسبی بود که بهطور گستردهای در فضای رسانهای آکنده شد اما این مسئله نافی روال معیوب حاکم بر مجمع و نگاه تقلیلگرایانه درباره آن نیست.
معالاسف سدی برای بیاخلاقیهای مرسوم در فضای سیاست وجود ندارد اما میتوان با اصلاح امور و دیدن نقایص و ایرادها، مقابل این ناهنجاریهای اخلاقی ایستاد و از حقانیت خود دفاع کرد.