وقتی دو قطبی سازی به حد اعلا برسد، گروهی که خود را حافظ ارزش‌ها، منافع ملی، بهبود شرایط اقتصادی و این گونه اقدامات توسعه‌ای می‌داند هم، همه نظرات و پیشنهادات رقبای سیاسی را تعبیر به بازی در زمین دشمن می‌کند و اجازه نوع آوری و استفاده از ظرفیت‌ها را نمی‌دهد و این همان نقطه‌ای است که بالادست برنامه ریز، خواهان رسیدن به آن است.
کد خبر: ۱۰۵۵۹۴۳
تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۶ 13 July 2022
تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، مهدی مرادی ، اجتماعی زیستن بشر یک امر بدیهی و مقبول همه فرهنگ‌ها و جوامع است و به طور کلی باید گفت لازمه پیشرفت و رسیدن به کمال است و البته وقتی از اجتماعی زندگی کردن سخن می‌گوییم بی شک ، مختص انسان است و شامل حیوان نمی‌شود ، چون تفاوت زیادی بین اجتماعی زندگی کردن انسان با کلونی حیوانی وجود دارد. در زندگی اجتماعی انسان ، فردیت دارای جایگاه است و این فردیت با عقل و استدلال برای رسیدن به کمال نیازمند حضور در جمع و رعایت قوانین جمعی است ضمن اینکه زندگی اجتماعی انسان دارای آسیب‌هایی اجتماعی هم می‌شود هر گاه قوانین و شرایط اجتماعی زندگی کردن به درستی رعایت نشود.
یکی از آسیب‌های اجتماعی زندگی کردن انسان‌ها دو قطبی شدن است که می‌تواند منجر به ایجاد فضای التهاب و خشونت و در حالت کمترین اثرگذاری ، منجر به بی مسئولیتی فرد نسبت به پذیرش و عمل به وظایف خود نسبت به جامعه شود.
جامعه ایرانی امروزه رگه‌هایی از دو قطبی و تلاش عده‌ای برای دو قطبی سازی را به خود می‌بیند. این دو قطبی بیشتر جنبه امید آفرینی در یک سو و مایوس کردن از طرف دیگر را نشان می‌دهد. شرایط اجتماعی حاضر ایران در همه ابعاد، از سیاسی تا اقتصادی و فرهنگی، شاهد رقابت شدید دو گروه از عناصر اجتماعی است. عده‌ای تلاش می‌کنند که جامعه را نسبت به آینده امیدوار کنند و عده‌ای هم به شدت بر تزریق یاس و نا امیدی به جامعه تاکید دارند.
شرایط اقتصادی و تغییرات ایجاد شده توسط دولت جدید، مذاکرات هسته‌ای و تحریم‌ها، موضوعات فرهنگی مانند حجاب، معضلات زیست محیطی و بسیاری از چنین مواردی، باعث شده است که عده‌ای بهترین فرصت برای سوق دادن جامعه به سمت دو قطبی شدن را همین حالا ببینند.
در موضوعات یاد شده ، با توجه به غلبه سیاسی گروهی ، بی شک گروه رقیب ، تحت هر شرایطی منتقد است و البته در این بین آتش بیارانی برای معرکه هستند که به نسبت اهداف و توانایی‌هایی که دارند اقدام می‌کنند و موفقیت کسب می‌کنند.
رقابت سیاسی برای رسیدن به نقطه مطلوب و کمال بسیار خوب است ، اما هر گاه رقابت منجر به تخریب و کینه توزی شد ، مطمئنا هیچ خیری نخواهد داشت و در نهایت به سوزاندن همه توانایی‌ها و از بین رفتن فرصت‌ها و ابزار می‌شود.
شرایط اقتصادی حال کشور یکی از عرصه‌هایی است که تلاش‌های زیادی برای بهره برداری و کوبیدن بر طبل دو قطبی سازی جامعه از آن ، استفاده می‌شود و متاسفانه بسیاری آگاهانه و یا نا آگاهانه در مسیر تحقق این دو قطبی سازی حرکت می‌کنند.از طرف دیگر اهمیت معیشت در زندگی بشری بسیار بالا است به گونه‌ای که بزرگان اسلام بر تامین آن برای حفظ ایمان تاکید فراوان داشته اند لذا بی توجهی به آن یعنی برداشتن یک گام در مسیر بی ایمانی جامعه.
واقعیات اقتصاد به شدت بیمار ایران ، کاملا مشخص است و حتما اجرای نسخه شفابخش آن مستلزم کشیدن درد و رنج فراوان است ؛ بنابراین بهبودی این بیماری مزمن ، حتما نیازمند همکاری است و مطلقا دو قطبی سازی به آن کمکی نمی‌کند.
مذاکرات هسته‌ای به صورت خاص و تعامل با جامعه جهانی به صورت عام از جمله مواردی است که به شدت در حال دو قطبی کردن جامعه است و در این بین یک گروه به در نظر نگرفتن منافع و ارجحیت منافع قدرت‌ها و خیانت به کشور و عده‌ای هم به ایجاد دیوار دور کشور و بستن در‌ها بر روی دیگر کشور‌ها و کمک به انزوای آن متهم می‌شوند که در واقع این شیوه تفکر و بیان آن هم، نهایتا منجر به دو قطبی سازی در جامعه شده است.
موضوعات فرهنگی مانند حجاب و عفاف، نوع حضور در اجتماع، اقدامات ارزشی یا ضد ارزشی و بسیاری موارد از این دست، مدتی است که به شدت تمام در حال دو قطبی سازی جامعه است.
آنچه که در این خصوص باعث دو قطبی سازی جامعه شده است، نشان دهنده وجود اولا تفکراتی حساب شده در بالادست و ثانیا نوعی جزم اندیشی و بدتر از همه لجاجت در پایین دست است. به عنوان مثال رقابت سیاسی و تمایل افراد به احزاب یا گروه‌ها به گونه‌ای شده است که با مدیریت بخش بالادست، یک لجاجت بسیار خطرناک در پایین دست، منجر به فدا کردن بسیاری از ارزش‌ها، منافع ملی و حتی منافع شخصی و گروهی شده یا می شود!
آش دو قطبی سازی آنقدر شور شده است که الان وقتی موضوع منافع ملی پیش بیاید، عده‌ای در مسیر تحقق آن هستند و عده‌ای دقیقا در مسیر عدم تحقق آن، وقتی بحث فرهنگ، معیشت و بسیاری از موارد دیگر مطرح شود، دقیقا آن دو قطبی، مشاهده می‌شود! نکته بسیار منفی این است که این دو قطبی به گونه‌ای است که مثلا آن‌هایی که به دلیل لجاجت در گرایش‌های سیاسی بر عدم تامین منافع ملی تاکید دارند، بر مسائل ضد ارزش، فلج شدن اقتصاد، ایجاد یاس و همه این موارد تاکید دارند این یعنی یک قطب جامعه به خودزنی هم روی می‌آورد برای اینکه طرف دیگر به اهداف خود نرسد!
البته وقتی دو قطبی سازی به حد اعلا برسد، گروهی که خود را حافظ ارزش‌ها، منافع ملی، بهبود شرایط اقتصادی و این گونه اقدامات توسعه‌ای می‌داند هم، همه نظرات و پیشنهادات رقبای سیاسی را تعبیر به بازی در زمین دشمن می‌کند و اجازه نوع آوری و استفاده از ظرفیت‌ها را نمی‌دهد و این همان نقطه‌ای است که بالادست برنامه ریز، خواهان رسیدن به آن است.
وضعیت امروز جامعه ایرانی مشابهت بسیار زیادی به ماجرای کشتی دارد که از سرنشینان قصد سوراخ کردن آن را دارد و متاسفانه می‌بینیم که عده زیادی دارند به بدنه این کشتی میخ می‌کوبند و در حال سوراخ کردن آن هستند! در حالی که این افراد نمی‌دانند در وضعیت پیش آمده هر چه پیش آید، برای همه خواهد بود. به عنوان مثال اگر در حوزه اقتصادی، دولت موفق بود به سفره همه یک نان اضافه می‌شود و اگر دولت ناموفق بود از سفره همه یک نان برداشته می‌شود! در حوزه سیاسی و امنیتی، اگر سیاست‌ها موفق بود توسعه و امنیت برای همه خواهد بود و اگر ناموفق بود هم، خسارات برای همه خواهد بود!
این روز‌ها معیار و ملاک اظهار نظر‌ها ، تحرکات اجتماعی و ابراز عقیده‌ها اصلا رنگ اصالت ندارد و همانگونه که گفته شد بیشتر از غلبه نوعی لجاجت نشات می‌گیرد در حالی که لجاجت، می‌تواند در نهایت به از هم پاشیدگی اجتماعی و مرگ ساختار جامعه منجر شود.
واقعیت این است که آنچه مشاهده می‌شود، نشان دهنده حرکت به سمت دو قطبی شدن محض جامعه است و با توجه به بی در و پیکری فضای مجازی در ایران و عدم داشتن سواد رسانه‌ای بخش عظیمی از جامعه، بالادستی که به دنبال این دو قطبی سازی است، به شدت در کار خود موفق پیش می‌رود و این یک زنگ هشدار واقعی است!
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار