یک جامعه‌شناس با بیان اینکه ریشه‌های تمایل نداشتن برخی نخبگان مهاجر برای بازگشت به کشور باید به جد مورد ارزیابی قرار گیرد، گفت: پدیده مهاجرت نخبگان در واقع به‌نوعی فرار سرمایه از یک کشور محسوب می‌شود.
کد خبر: ۹۲۱۸۴
تاریخ انتشار: ۱۹ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۰ 10 September 2015


به گزارش تابناک یزد،محمدحسین رستمخانی اظهار کرد: یکی از موضوعاتی که طی چند دهه اخیر به‌عنوان معضل اصلی کشورهای در حال توسعه و حتی گروهی از کشورهای توسعه یافته نمود پیدا کرد مساله جابه‌جایی مکانی نخبگان، اصحاب اندیشه، صاحبان تخصص و به‌عبارتی فرار مغزها است، این پدیده در جامعه ما پدیده‌ای نوپا است و در عین حال متاسفانه روند پیدایش این پدیده بسیار وسیع و رو به گسترش بوده به‌گونه‌ای که ایران را به یکی از مراکز اصلی صادر‌کننده سرمایه انسانی تبدیل کرده است.

این جامعه‌شناس ادامه داد: بررسی‌های مستند نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر تعداد 128 هزار و 400 نفر ایرانی با درجه دکترای تخصصی و حرفه‌ای در آمریکا ساکن شده‌اند و حدود 350 هزار نفر متخصص و تحصیل‌کرده ایرانی نیز در اروپا مشغول فعالیت‌اند، به‌علاوه بررسی‌ها حاکی از آن است که حدود 90 نفر از 135 دانش‌آموزی که طی سال‌های گذشته در المپیادهای مختلف علمی صاحب مقام شده‌اند، در یکی از بهترین دانشگاه‌های آمریکا تحصیل می‌کنند و به‌نظر می‌رسد امید بازگشت آنها به کشور خیلی کم باشد.

وی همچنین در پاسخ به این سوال که چه عوامل اجتماعی و اقتصادی در خروج این قشر از کشور تاثیرگذار است، گفت: به‌نظر می‌رسد افراد به این دلیل مهاجرت می‌کنند که با توجه به تخصص خود در بازار کار و فعالیت‌های تخصصی به‌کار گرفته نمی‌شوند، ولی در نقطه مقابل وجود این عوامل در کشورهای مقصد باعث مهاجرت با تجربه‌ترین و ماهرترین افراد شده است، در واقع پدیده فرار مغزها نوعی فرار سرمایه از یک منطقه محسوب می‌شود؛ چرا که برای آموزش و به ثمر رسیدن نخبگان، دولت‌ها و سازمان‌هایی از کشور مبدا سرمایه‌گذاری می‌کنند تا بتوانند از منافع آنها بهره‌ای ببرند در حالی که با مهاجرت نخبگان تمام این سرمایه‌گذاری‌ها هدر می‌رود.

رستمخانی تصریح کرد: دلایل شکل‌گیری این پدیده در جامعه ما متعدد است و محققان بیش از هر چیزی معتقدند که فقدان فرصت‌های شغلی، فشارهای اجتماعی و سیاسی، وجود تورم رکودی و افزایش تحریم‌های اقتصادی از سوی قدرت‌های جهانی در طول سال‌های گذشته، از دلایلی است که جامعه ما را به سوی فرار مغزها سوق داده است، در کنار نیروی دافعه ناشی از این عوامل در کشور، نیروی جاذبه کشورهای مقصد را نیز نباید نادیده گرفت که از جمله آنها می‌توان به فرصت‌های شغلی گسترده‌تر، وجود اوقات فراغت و توازن میان شرایط کار با زندگی و خانواده، ارتقای تحصیلی رایگان میان دانشجویان و در نهایت کسب درآمد پایدار و مستمر اشاره کرد.

این پژوهشگر خاطرنشان کرد: البته به‌نظر می‌رسد سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی ایران در‌صدد ایجاد مانع برای همکاری علمی و تحقیقاتی و فراهم شدن بازار کار برای سرمایه‌های فکری جامعه ما نیست اما حرکت گسترده دولت باید به‌نحوی باشد که جامعه اسلامی ما نیز بتواند از محصولات فکری و تخصص جوانانی که در این سرزمین تربیت شده‌اند بهره لازم را ببرد، در واقع ما نیاز به تعامل با کشورهای پیشرفته و صنعتی داریم تا بتوانیم محصولات فکری و تولیدی خود را با اتکا بر تکنولوژی‌های روز، تولید کرده و از سوی دیگر بر اثر‌بخشی و کارایی بخش‌های اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جامعه بیفزاییم.

وی با تاکید بر اینکه موتور محرکه توسعه‌یافتگی در هر کشوری نتیجه عمل و فکر نخبگان است، تاکید کرد: معاشرت منطقی و سازمان‌یافته میان نخبگان فکری و ابزاری می‌تواند سرنوشت یک جامعه را تعیین کند، از این رو برای حفظ و نگهداشت نخبگان و متخصصان جامعه باید دیدگاهی در جامعه حاکم شود که در نتیجه آن تغییرات ساختاری، آموزش مردم و ایجاد تغییرات در وضعیت اقتصادی، اولویت برنامه‌های دولت قرار گیرد و هیچ کدام از این سرمایه‌های فکری دغدغه معیشتی و اقتصادی نداشته باشند.

منبع: ایسنا
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار