"صنعت خودرو" در ایران به مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه آن روزگار مانند کره ، هند ، چین و ... با مونتاژ محصولات خارجی شروع شد. در بسیاری از دیگر کشورهای هم رده ما ، آنها پس از سالها ؛ از مرحله مونتاژ کاری گذشته و رفته رفته به سمت طراحی و تولید داخلی رفتند.اما در ایران ماجرا به گونه دیگری رقم خورد و شد آنچه که امروز به آن مبتلا هستیم. می خواهیم ببینیم مقصر اصلی ایجاد این وضعیت تاسف بار در صنعت خودرو کشور ؛ پس از بیش از "نیم قرن " خودروسازی کیست؟  دولت ؛ خودروساز ؛ یا مردم خریدار خودرو ؟

منظور ما از دولت در اینجا صرفا دولت فعلی و فقط دولت به عنوان قوه مجریه نیست و دیگر ارکان نظام از قبیل مجلس ، قوه قضائیه و... را نیز شامل می شود.

قبل از اینکه به مقصر بپردازیم ؛ باید مشخص شود که مشکل اصلی خودروسازی ما چیست که نتوانسته به جایگاه واقعی خود دست پیدا کند .

به عقیده بنده ؛ مهمترین مشکل صنعت خودرو کشور طی دهه های گذشته تا به امروز ؛ " پشتیبانی و حمایت بی حد و حصر ، غیر منطقی ، غیر اصولی و مخرب دولت " از خودروسازان می باشد و مقصر اصلی این ماجرا کسی نیست جز خود مجموعه دولت . موضوعاتی مانند عدم رقابت ، بازار انحصاری ، عدم نظارت بر خودروسازان و عواملی از این دست ، در واقع زیر مجموعه و از عوارض جانبی همان "حمایت غیر منطقی دولت " می باشد.

اینکه هر دولتی از صنایع داخلی خود حمایت کند ؛ فی نفسه امر بدی نیست ؛ اما در این مورد خاص ؛ این حمایت از حد متعارف و منطقی خود خارج شده و در واقع به ضد خودش تبدیل شده است.

دولت با بستن واردات خودرو ، ایجاد بازار تضمینی و انحصاری برای خودروسازان ، عدم نظارت بر آنها و عدم توجه به شکایات بی شمار مردم ، تزریق بی حساب میلیاردها ریال سرمایه به خودروسازان و قس علیهذا مردم را در مقابل مجموعه بزرگ ، بی سرو ته و گاه بی رحم خودروسازی  بی پناه رها کرده است.

جالب ماجرا این است که معمولا هر دولتی در رقابتهای انتخاباتی و در اوایل زمامداری خود ؛ جهت همراه نمودن مردم ؛ اولین کار ی که می کند خط و نشان کشیدن برای خودروسازان است. اما پس از مدت کوتاهی ؛ نه تنها هیچ اقدام عملی در جهت احقاق حقوق مردم انجام نمی دهد ، بلکه در همراهی با خودروسازان محترم ؛ گوی سبقت را نیز از دولتهای قبلی نیز می رباید!

در نتیجه به طور قطع می توان گفت که تا وقتی سیطره و هیمنه دولت بر سر خودروسازی افکنده است و دولت مسئول رفع و رجوع تمام ناکارآمدی‌ها و ناتوانی‌های این صنعت باشد ؛ در بر همین پاشنه چرخیده و تا 100 سال دیگر هم اوضاع خودرو سازی ما بهتر نخواهد شد.

صنعت خودرو ما به مانند بچه لوس و ناز پرورده ای است که هر چه خواسته  بی هیچ تلاش ، زحمت و مرارتی در اختیارش قرار گرفته و می دانیم که :

"ناز پرورده تنعم نبرد راه به جایی "؛ همانطور که در این چند دهه راه به جایی نبرده است.

پس راه حل نهایی ، اصلی و اصولی قطع ارتباط حمایتگرانه غیرمنطقی خودروسازی و دولت می باشد و این امر محقق نمی شود ، مگر با عزم ملی همه مسئولین و بویژه ورود مجلس به این موضوع بسیار مهم و حیاتی ، و اقدام قاطع در اصلاح این فرایند بسیار معیوب ، مخرب ، فسادزا و پر هزینه ؛ برای مردم ، کشور و نظام.