کد خبر: ۸۷۵۵۸
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۷ 02 September 2015
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر حسن روحانی
سلامٌ علیکم
به استحضار مقام عالی کشور می رساندکه اوّلین دوره ریاست جمهوری حضرتعالی به دو بخش هسته ای ((بین المللی)) و غیر هسته ای (داخلی ) منقسم گردیده است . حقیر مطالب خویش را معطوف به بخش غیر هسته ای نموده  بخش بین المللی را در مجالی مناسب تقدیم محضر مبارکتان خواهم نمود .
بخش غیر هسته ای ( داخلی) :
از ساحت مقدس جنابعالی رخست آن خواهم خواست تا بدون مقدمه و تشریفات ، ورودِ به اصل مطلب را در دستور کار قرار دهم .
به گمانم هنوز حال و هوای انتخابات 24 خرداد 92 با همه جوانب و شور و شعفش را به ذهن دارید . گر چه تا به امروز شاه کلید درون دست شما را که ناجی ملّتش خواندید ، کار ساز نیافتیم و مثمر ثمر نیفتاد تا قفلهای ناگشوده فراوانی همچنان بر سر راه ملت ایران زنگار خورده و بسته بمانند ، لکن ، هنوز قطع امید نکرده ایم و دست نیاز به درگه ذات اقدسش خدای سبحان به تزرّع داریم تا به سرای نجاتمان رهنمون گردد .
جناب روحانی !! آنچه تبلیغات انتخاباتی جنابعالی را گرم و مهیّج ساخته بود ، تا اقبال مردمی را از رقبای اصولگرای خویش بربایی ، حمایت همه جانبه و بیدریغ و گسترده اصلاح طلبان و سپس وعد و وعیدهای حضرتعالی در راستای اجرای برنامه های تجول سازی زندگی مردم ایران و تعامل با ملتهای جهان در قالب روابط منطقی با دولتهای آنها بود . امّا برما معلوم ومبرهن نگشت که با چه علّت و عللی ، شما به عنوان منتخب مردم به سرعت از کنار و کنه دو مورد اول و دوم که از رخدادهای مهم تاریخ زندگی شما بود گذشتید تا این همه تدبیر و امید و نوید و پشتیبانی سیاسی فقط عصای دست شما گردند که بر کرسی ریاست جمهوری اسلامی ایران مقام گیرید . بنابراین ، ثبات و کیفیت زندگی ملّت ایران کهن ، در عشق به قدرت به مسلخ عاشقان پیوست . آقای رییس جمهور !! شما رجاء واثق دارید که حضرتعالی از حمایت جّدی و بسیطی از کاریزماهای اصلاح طلبان برخوردارشدید و همچنان قصور نورزیده اند . لکن ، در مقابل ، آنها نه تنها از مساعدتهای لازم و قانونی از جانب شما بهره ای نبرده اند ، بلکه به کیفیت کارشان تحولات اصلاحی خواستگاه تفکر خویش بر قوانین و زندگی ملّت را به اکمل نیافتند .
جناب رییس جمهور محترم !! در دولت تدبیر و امید شما ، رهبران اصلاحات به مثابه مردم عادی کجایند ؟
تدبیر شما برای آنها چیست؟ آنها به کدام امید شما منتظر باشند؟ آنها چه جایگاه و منزلت اجتماعی دارند؟ چه نسخه ای در وادی امنیت و احقاق حقوق عادی و اساسی آنها پیچیده اید؟ گرچه برما مجهولاتی وجود ندارد که شما رییس جمهور ملت ایرانید و نه وابسته به یک طیف و جناح و تفکر سیاسی خاصی  از جامعه کشور ، امّا ، تاثیر گذار ترین کنشگران سیاسی حمایتی شما که انتخاباتی پر شور بنفع حضرتعالی را رقم زدند و بر تفکر اصولگرایی تفوّقش دادند تا 24 خردادی بیادماندنی با نام شما متّولد گردد ، کدام ایده و اندیشه راهبردی بود؟ فلذا حق و حقوق طبیعی و متعارفِ رهبران آنان نباید دور از انتظار باشد . آنچه در گذر عمر ریاست جنابعالی بر دولت حاصل آمده است و سخن رانده اید ، از شما تئوریسینی قدرتمند وجامع ومانع نماد کرده تا ضریب عملگرایی شما را کاهش داده تدبیر و امید به آرمان کامل نرسد . نا گفته نماند که منکر تغییر نیستیم ، چرا که تجربه تلخ گذر از تنگناها و دیدگاههای ایدئولوژیک دهه شصت را به ذهن داریم تا فضای موجود جامعه امروزین را ارحم والراحمین بنامیم . مضافاً بر اینکه شکاف طبقاتی در بدنه اجتماع را همچنان جشن توّلد می گیریم و بیکاری را عددی دو رقمی می خوانیم . فلذا ، شاید بتوان قدری چرخه منفی اقتصادی کشور را مثبت ملاحظه کرد ، آنهم نه به اکمل که نقصان فراوان دارد . پس اقتصاددانان خبره را دریابید تا نسخه درمان پیچند .
جناب رییس جمهور !! با اطمینان واقفید و با حقیر نیز هم عقیده اید بر این مبنا که : آموزش و پرورش زیر بنا و ارکان اصلی تحول و رشد و پیشرفت کشور است ، تا با تزریق خروجیهای بالنده خود به آموزش عالی به عنوان مکملِ نیرو محرکه ، کشور را تا رسیدن به جمع کشورهای توسعه یافته شتابی علمی و منطقی بخشد .نتیجه اینکه ؛ هر نیروی انسانی که در گوشه ای از این مملکت با هر لباس و مقامی خدمت می کنند ، آموزش دیده و ساخته شده و مدیون این دو حوزه آموزشی کشور است . مع هذا ، وقتی با هم به چنین نگرشی ایمان آوردیم ، جای سئوالی از شما ضروری به نظر می رسد که : چرا ومطابق با کدام منطق وخرد و به چه جرم و گناه و بصیرت و با کدام انصاف کسانی که از لحاظ ایثار نفیس و نثار نفس چون شمعی سوزان به پای ساختن  همگان می سوزند و می سازند ، باید ضعیف ترین قشر این کشور را رقم زنند و محرومیتشان در معیار شمارش نگنجد .
جناب رییس جمهور !! می دانید که تاریخ را تکراری نیست  همانگونه که زمان بی تکرار است ، پس با تجدید نظر کلی به میزان شأن و منزلت حقیقی فرهنگیان در ابعاد حقوق و معیشت و مطالبات و ارتقاء علمی همراه با عودت دادن شخصیت اصلی معلمان در محیط آموزشی و جامعه ، صفحات سفید تاریخ عصر حاضر را در اسارت سیره تاریخی خویش ماندگار فرمایید .
جناب روحانی !! فرهنگیان در خصوص موارد مزبور از کاروان کشور جا مانده اند و تنها صدای جرسِ کاروانیان گوششان را نوازش داده چشمشان را به حسرت واداشته و دل سوخته اند ، چون قافله سالاری ندارند . آنها را به دیگران برسانید اگر طالب فیضید . افزایش چهارده درصدی حقوق  با وضعیت موجود درد مزمن آنها را التیام بخش نیست . معلمان باید در کشور از بالاترین جایگاه و ارزش مادی و معنوی و اعتبار بر خوردار باشند . آموزش و پرورش را مشکلات فراوان است . ازجمله اینکه به دلایل عدیده عدم موفقّیت کیفی بخش خصوصی در اداره و راهبری امور آموزش کشور باید تدبیری نو در اندیشید یا این مهم را به بخش دولتی عودت دهید ، زیرا نجات مملکت از هر امور دیگری واجب تر است . ازطرفی محتوای کمی و کیفی و علمی کتب دوره های ابتدایی  و دوره های بالاتر از آن نیاز مبرم به تجدید نظر و اصلاح دارند که هر دو مورد را با نظر مشورتی معلمان کشور اعمال فرمایید . لذا تغییر و تحولات بنیادین ، نه فقط در شعار و نوشتار که درعمل و بگونه ای کاملاً کاربردی در نظام آموزشی کشور بر ریاست محترم جمهور واجب عینی است . در این راستا ، مزید اطلاع حضرتعالی عارض می گردم که در دولتهای پنجم تا یازدهم با توجه به نوسانات جمعیت دانش آموزی ، بودجه وزارت آموزش وپرورش هر سال اضافه گردیده لکن این اعتبارات خود را به عنوان پدیده ای تقویت کننده ، مثبت و حرکت دهنده در نظام آموزشی کشور نمایان نساخت تا مدارس با سرانه های بسیار اندک و نیازهای فراوان همچنان کمیتشان لنگ بماند . در این مورد آماری از کتاب (( کامیابی ها و ناکامی های توسعه ایران ، نقش دولت های پنجم تا یازدهم در توسعه سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور سالهای 1368 تا 1392 )) از حسن واعظی را به اختصار به سمع و نظر مقام عالی می رسانم :
رشد جمعیتی : از سالهای 68-58 نرخ رشد جمعیت کشور بالای 3درصد و نرخ باروری نیز بالی 5/4 درصد بود در دولت های پنجم و ششم (هاشمی رفسنجانی ) و در سالهای 76-68 جامعه ایران با رشد فزاینده جمعیت دانش آموزی مواجه گردید ، بگونه ای که جمعیت دانش آموزان کشور در سال های 68-67 عبارت بود از 13046358 و در سال تحصیلی 76-75 به 18588130 دانش آموز رسید . رشد کل در دولت های پنجم و ششم (هاشمی رفسنجانی) 52/42 در صد و میانگین رشد سالیانه به 3/5 در صد بالغ گشت . در این دوره سالانه هفتصد هزار نفر به جمعیت دانش آموزی کشور اضافه می گردید .
حال بودجه آموزش و پرورش در دولت های پنجم و ششم ( هاشمی رفسنجانی) :
 بودجه آموزش و پرورش در سال تحصیلی 68-67 حدود 7/81 میلیارد تومان بود . در سال 76-74 به 836 میلیارد تومان افزایش یافت و در سال تحصیلی 84-83 به 6954 میلیارد تومان رسید .تفاوت سال اوّل یعنی 68 با سال آخر یعنی 76 فقط 7543 میلیارد تومان بوده است . یعنی بطور متوسط سالانه 94 میلیارد تومان به بودجه آموزش و پرورش اضافه گردید در حالیکه سالانه هفتصد هزار دانش آموز افزون تر از سال قبل وارد نظام آموزشی کشور می شدند . اماّ این اعبتارات کاهشی و افزایشی تحّولی شگرف و بنیادین در مدارس را رقم نزد تا مدارس همچنان نیازمندِ نیازهای اساسی خود بمانند .
بودجه آموزش و پرورش در دولت های سید محمد خاتمی :
اعتبارات آموزش و پروش در این دوره در سال تحصیلی 84-83 مبلغ 6954 میلیارد تومان بود . تفاوت سال اوّل با سال آخر ریاست جمهوری سید محمد خاتمی 6118 میلیارد تومان اعلام گردید آنهم علی رغم کاهش 8/2 میلیون نفر دانش آموز. بنابراین بطور متوسط سالیانه 765 میلیارد تومان به بودجه آموزش و پرورش اضافه شده است . با توجه به چنین روند بودجه ای در بعد آموزش و تربیت ، سخت افزاری و نرم افزاری ، رشد قابل محاسبه ای را در نظام آموزشی کشور شاهد نبودیم و مدارس همانهایی بودند که هنوز هستند . سرنوشت سرانه دانش آموزی نیز روزگاری بهبود یافته متناسب با نیازها و هزینه های مدارس را بخود ندید ، تا پدیده ای بنام مشارکتهای مردمی در مدارس معنا دار تعریف گردد .
بودجه آموزش و پرورش در دولت های نهم و دهم ( دکتر محمود احمدی نژاد) :
در این دوره جمعیت دانش آموزی کشور کاهش یافت بدین صورت که در سال تحصیلی 91-90 از 15815638 نفر به 13351254 رسید .نتیجه اینکه 2464384 نفر معادل 8/15 در صد از جمعیت دانش آموزی کاسته شد . میانگین کاهش سالانه در این دوره سیصد و شصت هزار دانش آموز بود که متوسط رشد سالیانه منفی 2/2 درصد را نشان می داد . اما عنایت ویژه بفرمایید به روند افزایش بودجه که از 6954 میلیار تومان به سیزده هزار میلیارد تومان رسید . تفاوت بودجه سال اوّل با سال آخر در دوران ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد 6046 میلیارد تومان بود علی رغم کاهش 2464384 دانش آموز بوده است . یعنی متوسط سالیانه تعداد 360 هزار دانش آموز کاهش پیدا کرده است . مع الاسف باچنین کاهش جمعیتی و افزایش بودجه ای ، که باید شاهد پیشرفت ماندگاری در نظام آموزشی و مدارس باشیم باز هم ، تغییر و تحولات بهینه و سرعت رشد و توسعه آموزشی و تربیتی را آنچنان که جامعه فرهنگی خواستار آن بودند به ارمغان نداشتیم . از آن طرف ، گرفتن شهریه در قالب عناوین و اسمهای خوش تلفظ در مدارس رونق یافت . در حالیکه طبق اصل 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، تحصیل در آموزش و پرورش تا پایان دوره متوسطه رایگان مصوب گردیده و دوره آموزش عالی نیز تا حد به خود کفایی کشور مجانی است .
سرگذشت سرانه دانش آموزی در مدارس بطور اجمال :
در دولت های پنجم و ششم (هاشمی رفسنجانی) سرانه هر دانش آموز در سال تحصیلی 68 حدود 6262 تومان بوده است که در سال 76 به 44975 تومان و در سال 84-83 به 430742 تومان رسید . در دوران دولت های نهم و دهم ( دکتر احمدی نژاد) این سرانه در سال 91-90 به 973691 تومان افزایش یافت . یعنی سرانه هر دانش اموز در سال آخر دولت دهم دو برابر سال آخر دولت هشتم و نزدیک به 22 برابر سال آخر دولت ششم شده است .سرانه هر دانش آموز در سال اول دولت های پنجم و ششم و مقایسه آن با دولت های هفتم و هشتم ( سید محمد خاتمی) 10 برابر افزایش داشته است . در ادامه سرانه هر دانش آموز در سال 91-90 و در مقایسه با سال 68-67 بیش از 155 برابر شده است .
بعد از توضیحات موجز فوق الذکر ، لازم به توضیح است که با توجه و عنایت به این همه نوساناتِ کاهش و افزایش دانش آموز و بودجه ، در هر دو وضعیت ، نظام آموزشی کشور در ابعاد مختلف بویژه کیفیت آموزشی و تربیتی تغیرات رو به رشد و توسعه را به خود ندیده تا به سقف و سطح آموزش و پرورش جهانی نزدیک شده یا رسیده باشیم . در این مورد گو اینکه اعتبارات تبیین شده مشروح ، به موقع و به اکمل بدست متولیان مدارس نرسیده است . زیرا تا به امروز کمبودها در نظام آموزشی به جد حرف اوّل را می زنند . به عنوان نمونه ، عدم برآورد انتظار قبولی پسران در حد کمی و کیفی در کنکور سراسری یکی از این نماد هاست . مع هذا ، پرسشگر کیست؟ و علّت ها کدامند؟ مجری بهینه سازی و ایجاد سامان دهی به عهده کیست؟ انشاءالله که در دولت جنابعالی ، اعتبارات آموزش و پرورش متناسب با دو برابر تعداد دانش آموزان وبا وضعیت هزینه های امروز مصوب نموده با افزایش سرانه دانش آموزی و پیگیرهای نظارتی مشکلات نظام آموزشی کشور را به حداقل ممکن تقلیل دهید .
جناب رییس جمهور !!  
به تعبیر و نگرش حقیر و به پشتوانه وتجربه 37 سال تدریس در تمامی مقاطع تحصیلی نظام آموزشی و آموزش عالی کشور ، محصول آن همه کم وزیادی جمعیت و بودجه کلان وزارت متبوع و سرانه های دانش آموزی و قس علی هذا موارد دیگر در دولت های گذشته که ذکرشان گذشت ، چیزی جز ایجاد تبعیض طبقاتی در نظام آموزشی با خلق تابلوهای پر طمطراق خوش تعریف گوناگون که منجر به جدا سازی دانش آموزان از یکدیگر گردید تا عدهّ ای را خوب بخوانند و دیگران را بَد بنامند ، به محصول ننشست . غافل از اینکه این سیاست فرایند تعلیم و تربیت را به چالش کشیده پدیده الگو گیری عمومی در سازندگی شخصیت فردی از جمله رفتار و گفتار و پوشش و یادگیریهای قواعد زندگی و حتّی مفهوم رقابت سالم تحصیلی در مدارس رنگ باخته از ارزش حقیقی افتاده اند . فلذا باید چاره اندیشی کرد . بر اینجانب ،  واضح و روشن است که جنابعالی خواهان پیشرفت و قدرتمند سازی ایران اسلامی هستید ، پس براین مبنا ، آموزش و پرورش رکن اصلی تحقّق چنین آرمانی است . بنابراین و الزاماً باید آموزش و پرورش را از نو ساخت و توّجه عمیق به زیر ساختها را با مطالعه و مقایسه با آموزش و پرورش جهانی به او معطوف داشت ، و قوانین تحول پذیر بر او نوشت . مورد دیگر قابل بررسی و توّجه در نظام آموزشی کشور ، شاخه های فنی حرفه ای و کار دانش بوده که بیشترین جمعیت دانش آموزی کشور را جذب خود دارند ، امّا به دلیل عدم هماهنگی و ناسازگاریها و مغایرت قانونی با سیاست های بانک جهانی آموزش و پرورش و دفتر تعلیم و تربیت جهانی سازمان ملل متحّد (یونسکو) ، فراگیران این دو شاخه مجاز به شرکت در کنکور سراسری دانشگاههای دولتی نیستند ، لذا یکپارچه کردن آنها با نظام نظری وزارت آموزش و پرورش بمنظور رفع مشکل و پذیرش خروجیهای دو شاخه مورد نظر در برنامه ها و سیاستهای وزارت علوم کشور از ضروریات جامعه آموزشی ایران محسوب می گردد .
دولتها و مجالس پیشین در موارد بسیار مهمی که خلَعِ قانونی وجود داشت و مصوبات متقن و کاملی نداشتیم به فکر نوشتن و تصویب قوانین و تعاریف لازم در آن موارد افتادند که نتیجه ای خاصل نیامد و نقصان موجود تا به امروز به قوت خود باقی است . از آن امور یکی تعریف جرم سیاسی و تعیین حدود آن و تفاوتش با جرایم امنیتی و چگونگی و نوع صدور حکم بر مجرمین مطمح نظر بود و هنوز نیز چنین است . از طرفی با موجودیت اصل 24 قانون اساسی ، قونین مطبوعات نیز با ابهامات و نواقصات اجرایی ، دردی از مطبوعات را به درمان نرسانده است . مع ذالک ، امید آن داریم تا دولت تدبیر و امید ، مطالعات رفع هر سه نقیصه را به کمک متخصصین و آگاهان به امور مزبور آغاز کرده موضوع را به نتایج غایی برساند . میدانید که اطلاعات و اطلاع رسانی به مثابه غذای روح وجسم بشریت است و انسانها بدون خبر و اطلاعات کافی قادر به ادامه حیات خویش نیستند . پس مطبوعات و آزادیهای منطقی آنان در اولویت است تا آزادی بیان و قلم و انواع دیگرش در عین وجودشان در کشور ، در یک فضای بسیط و معنادار جدیدی به خدمت خلق ادامه دهند که خود ، کنترلی است بر همه اوضاع نا بسامان داخلی ، تا واژه های آزاردهنده اختلاس و فساد مالی گوشها را نیازارند و ذهن ها را آشفته نگردانند . در این وادی و در حوزه بین المللی بهانه از دست غربیها و حامیان و فعّالان حقوق بشر نیز گرفته خواهد شد .
زنان در کابینه :
زنان جامعه ایران که نیمی از جمعیت و نیروی بالنده و تاثیر گذار کشورند ؛گرچه با اتکال و الگو گرفتن از زنان با وقار صدر اسلام یعنی حضرت فاطمه و زینب و خدیجه کبری و ... فکر و اندیشه خود را صیقل میدهند ، امّا در عصر و جامعه امروز کشور از یک کاریزمای زنانه قابل اتکاء در حوزه سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی و مسایل روز دنیا محرومند . متاسفانه تاکنون دانشگاهها ، جامعه و دولتها از ساختن چنین الگوی الزام آوری غفلت ورزیده اند ، لذا امید ما به دولت جنابعالی دور از انتظار نیست تا با وارد کردن زنان به کابینه آنهم در سطح کلان کشوری مسیر تربیت چنین الگوی زنانه را هموار ساخته تا در آتیه ای نزدیک جامعه زنان ایران اسلامی از این معضل و تنگنا گذر کرده در حقوق زنان تکیه گاه فکری خود را معنا و مأوایی اصولی بخشند .به جهت اقتدار دولت به عنوان قوّه مجریه ، حذف موازی سازیهای جانبی دخالت در وظایف ، تصمیم سازیها و تصمیم گیریهای دولت از اهم واجبات است . در صورت تفّوق یافتن بر چنین اموری ، گذشت زمان بر اعتماد مردم به دولت و مدیریت منتخب و محبوب خود خدشه ای وارد نخواهد ساخت . البّته طرح این موضوع ، نافی نظر منتقدین بر دولت نیست ، چرا که انتقادهای سازنده بسیار سودمند و مفیدند
به عنوان نمونه : برخورد با اجتماعات و راهپیماییهای صنفی و مردمی و جلو گیری از اجرای کنسرتهای موسیقی در اقصا نقاط کشور در عین داشتن مجوز از وزارت کشور را می توان مصداق داشت . از این نیز که بگذریم ، طبق اصل 27 قانون اساسی ، تشکیل اجتماعات و راهپیماییها بدون حمل سلاح که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است . بنابراین تعیین تکلیف توسط دولت بر امور فوق الاشعار ساز و کاری لازم است .
بر همگان مبرهن است که اجتماعات بشری در کره خاکی منجر به تشکیل دولتها گردیده پیوسته و تاکنون دولت- ملت با تفکر حزبی در کنار هم به امور زیستن و حفاظت از خود پرداخته اند . بنابراین با توّجه به فعال نبودن احزاب سیاسی در کشور به دلایل عدیده ، انتظار بر حقّی است از دولت تدبیر و امید تا جامعه را از نظر آرامش فکری و امنیتی چنان متقاعد سازد که پذیرش نیاز به احزاب بر آنها سهل و آسان گردد . با تحقق چنین امر مهمی نخبگان سیاسی کشور به میدان فعالیت های حزبی خود باز گشته جامعه را شور و نشاط و حرکتی  امیدوارکننده خواهند داد . دراین راستا شاید بستر و زمینه بگونه ای مهیّا گردید که احزاب با قدرت حزبی خویش در کشور نهادینه شوند . فلذا وقتی دولت از خرد جمعی اتاق فکری به نام احزاب سیاسی بهره مند گردد ، خلق معضلات گوناگون از گوشه و کنار مملکت را چون عقده های سرطانی شاهد نخواهیم بود . با تبریر بر این امور ، اجرای قوانین تسریع گردیده  خرد گریزی جای خود را به خرد ورزی و هم فکری مستمر خواهد داد . آنگاه است که ، سئوالِ نخبگان کجایند؟ پاسخی معنا دار پیدا خواهد کرد و فرار مغزها کنترل شده به ضرورت و به صلاح دولت – ملت از کشور خارج خواهند شد .
آنچه واضح و آشکار است و بدون تردید باید پذیرفت ، اینکه نفت و گاز و درنهایت سوخت و به غایت ، بخش اعظمِ بودجه کشور از محصول تولیدی استانهای جنوبی کشور است . این موضوع نیز هماره پذیرفتنی است که در آمد کشور در پایتخت و توسط دولتمردان که نمایندگان انتخابی مردمند در کل کشور توزیع و هزینه گردد امّا ؛ اوّلاً : استانهای صاحب سوخت و انرژی مورد بحث ، به دلیل دارا بودن آب و هوای بسیار نا مساعد و گرم تابستانی و محرومیت های فزاینده در ابعاد مختلف را حداقل تقدمی می باید تا از محصولات خود تولیدشان تا رفع محرومیتها و نقائص زندگی از سهمی بیشتر برخوردار گردند . لذا چون خداوند این ذخائر ارزشمند را در ملک طلق آنها به ودیعه گذاشته به این مردم هبّه کرده است ، باید در قیمت گذاری سوخت و انرژی بر آنها تخفیف ویژه قائل شد .  ثانیاً : بسیار بجا و بحّق و منطقی است که در بعد استخدامی در این حوزه و رفع نیازهای عمومی و رفاهی مناطق فوق الذکر باید حقّی منحصر بفرد برای مردم این دیار قائل شد چرا که با پذیرش همه خطرات احتمالی به جّد و با دل و جان از این موهبت الهی پاسداری می کنند .  مضافاً بر اینکه ، انتظار و امید ملت ایران از شما این است که کشور را از وابستگی محض از نفت نجانت داده  مقوله تک محصولی را از کنار نام ایران بردارید . موضوع مهم دیگری که در زندگی ملّت ایران تأثیر گذار و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است ، بیمه های درمانی با هر نام و نشانی است . لازم به ذکر است که در این مقوله ، بیمه شدگان وجه نقد خود را طبق تعرفه مربوطه و در موعد مقرر و بدون هیچ وقفه زمانی و در عین سلامت به موسسات و سازمانهای بیمه گری دولتی و خصوصی پرداخت می کنند ، امّا هنگام بیماری ، چه سرپایی و چه بستری، بازهم باید وجه نقد درمان را قبل از معاینه پزشک پرداخت کرده پس از ترخیص از بیمارستان ، برو کراسی اداری مربوطه را باصرف زمانی چند روزه جهت دریافت بخش ناچیزی از هزینه های متحمّل شده را دنبال کنند .در این راستا و در ادامه نیز مواجه خواهند شد با این موضوع که موسسه بیمه گری چند قلم از موارد درمان را از لیست درمان بیمارستان حذف نموده اعلام میدارد که اینگونه موارد را قرارداد نداریم یا تجهیزات مورد استفاده خارجی است . اولاً : بیمه درمانی ، زمانی به بیمه شدگان ارزش و اعتبار قائل و بر آنها مفید است  که با مراجعه بیمار به بیمارستان ابتدا بدون پرداخت وجه اوّلیه بمنظور جلوگیری از مقروض شدن و وام گرفتن و فروش وسائل شخصی خویش ، درمان به انجام رسیده هنگام ترخیص ، و پس از محاسبات لازم در صورت گذر از سقف درمان بیمه ای ، مطالبات بیمارستانی و پزشک راپرداخت کند . ثانیاً : باید کلیه داروخانه ها و پزشکان متخصص و فوق تخصص موّظف به انعقاد قرارداد با یکی از موسسات بیمه ای دولتی یا خصوصی گردند ، زیرا تعداد زیادی از پزشکان در رده های فوق الذکر با هیچ یک از بیمه گران ، قرارداد ندارند که مراجعه به آنها برای برخی از بیماران غیر ممکن است . البّته ناگفته نماند که پزشکان دلائل عدم پذیرش قرارداد با موسسات بیمه ای را سهل انگاری موسسات مربوط در اجرای قرارداد خود می دانند و معتقدند که  بیمه ، مطالبات پزشکان یا بیمارستانهای مورد نظر را به موقع و طبق مفاد قرار داد پرداخت نمی کنند که این موضوع نیز قابل تأمل و بررسی است .
جناب رییس جمهور !! در دولت جناب دکتر احمدی نژاد ، وزارت علوم با مدیریت جناب آقای دانشحو ، طرح جنسیتی در دانشگاهها را مصوب و به اجرا گذاشت تا حاصل آن به ضرر ملت ایران رقم بخورد زیرا با وجود قبولی 75% دختران در کنکور سراسری ، لکن این افراد از ورود به بسیاری از رشته ها نه تنها محروم گردیدند که از نظر پذیرش نیز با محدودیت های فزاینده ظرفیتی مواجه شدند . در مقابل پسران موفّق به پر کردن 25% سهمیه باقیمانده نگردیدند . لازم به ذکر و توضیح است که ؛ اینکه دختران تفکری علم گرا و دانشجویی دارند ، بر ملّت ایران نعمت بزرگ و ارزشمندی است و باید خانواده ها بویژه مادران اینگونه دختران مورد تشویق ویژه دولت قرار گیرند . از طرفی باید مطالعاتی همه جانبه صورت می پذیرفت که علت علم گرایی دختران چیست و عامل محرکه و انگیزشی آنها کدام است تا برآنها تأکید گردیده ضمن تقویت در استمرار آن دقّت نظر معمول گردد . ازجهتی دیگر ، عوامل ضعف و ناتوانی پسران در چیست و عوامل بی انگیزگی و بازدارنده آنها کدام است و کجاست؟ مأالاسف ، بدون توجّه و عدم اهمّیت به این دو مورد بسیار مهم و حیاتی با گذر از هر تحقیق و پژوهشی ، کوتاهترین و ساده ترین راه ممکن یعنی محروم کردن دختران در برخی از سهمیه ها ، مصّوب و اجرا گردید . سئوال اینجاست که تصمیم سازان و تصمیم گیران این نوع طرح ها خود چگونه و با کدام قوانین در داخل یا خارج از کشور درس خوانده اند که امروز بدین صورت برنامه ریزیهای بازدارنده نسل جدید را پی ریزی می نمایند . به هر روی ؛ علم گرایی دخترانِ ملّت ایران ، جامعه اسلامی سالم و با فرهنگ آینده را متضمن خواهد بود و موهبتی است الهی . از سوی مقابل علم گریزی پسران نیز خطر بزرگی است که قدرت مدیریتی کشور را به تهدید کشانده پدیده بیکاری مهار ناشدنی و ناهنجاریهای اجتماعی را به ملّتش هدیه خواهد داد . حضرتعالی واقفید که محدود کردن حرکت و نبوغ مغزهای بشر در قالب مرد و زن به پیشرفت و سلامت جامعه بشری کمکی نخواهد کرد . فلذا ؛ صاحب نظران صاحب بصر را بیابید تا طرح مذکور را مورد مداّقه و مطالعه جدّی و تخصصی قرار داده با رفع معضلات آن ، مورد تجدید نظر قرار دهند .
جناب رییس جمهور !! حضرتعالی در بسیاری از سخنرانیهای خود تأکید فراوان داشتید مبنی بر اینکه هنر و هنرمندان را حمایتی همه جانبه خواهی کرد و در تقویت و اعتلای کار هنری در کشور برنامه های رشد و توسعه خواهی داشت . امّا ، هنر و هنرمندان در کشور هر روز در خوف و رجاء بسر می برند . قوانین و دستورالعملهای آزادیهای منطقی کار هنری و حمایت قانونی از هنرمندان چه زمان نوشته خواهد شد؟ وعده شما به هنرمندان چیست و زمان مقرر کدام ایّام است؟
جناب رییس جمهور !! در طراحی و کیفیت خودرهای ایرانی تجدید نظری را عنایت فرمایید . شأن و منزلت ملّت ایران بالاتر از این است که خودروهای باقیمت بالا و کیفیت و ضریب ایمنی پایین را استفاده کنند . سالهاست که خودرو سازان ایران با دلائلی که دارند ، تسلیم دولت های پیشین نشدند و براساس توافقات طرفین عمل نکردند . در حالیکه خودروها از طراحی گرفته تا موتور و نوع قدرت و امکانات ایمنی پایین ، مشکلات فراوانی را برای مردم ایجاد کرده اند. قیمت ها ، اتومبیلی با استانداردهای جهانی معرّفی می کنند ، در صورتیکه اصل خودرو با جنین معیارهایی سال نوری فاصله دارد . اولاً : با تعامل کارشناسانه با خودروسازان و قطعه سازان در راستای تعیین قیمت حقیقی خودرو ها از کارخانه و حاشیه بازار اقداماتی تخصصی و مناسب را مبذول فرمایید . ثانیاً : به جهت کیفیت بخشی در طراحی و زیبایی خودروهای ایرانی ، متخصصین  و طراحان شرکتهای مختلف خودرو سازرا با هزینه های شرکت مربوطه و با قرارداد لازم به خارج از کشور وشرکتهای معروف و با برند بالا اعزام نموده تا آموزشهای حرفه ای طراحی را بگذرانند . آنگاه در خودرو سازی کشور تنوع طراحی و مدل را شاهد خواهیم بود و از تکرار و یکنواختی رهایی خواهیم یافت
جناب رییس مجهور !! بحران آب در کشور تهدید بزرگی است برای ملت ایران و توّجه و تقدمش بر همه امور عین حقیقت است . بنابر این ؛ اولاً :  متوقف سازی سازی پروزه های تخریب زیر ساختهای آبها و آب رسانی را در دستور کار قرار داده در منترل و جلو گیری از هر نوع ساخت و ساز در نزدیکی و مسیرها و حتی تغییر مسیر رودخانه های فصلی و دائمی را به جد رسیدگی فانونی اعمال فرمایید .
جناب آقای روحانی !! ورزش در وجود خود تقویتِ روح و جسم انسان را به وفور داراست . امّا آنچه از شنیدنیها حاکی است ، در ورزش ، بویژه فوتبالِ کشورِ ما انسانهایی یافته شده اند که در او موجبات فساد مالی را رونق بخشیده این فوتبال را ناپاک جلوه داده اند ، تا نشاط آورترین مقوله وجودی انسان را از مسیر اصیلیش دور نگهدارند . قابل توجّه است که به کثرت جوانان سر زنده و بالنده یعنی آیندگان این کشور در این فضای مسموم آموزش می بینند .بنابراین با ارزش ترین لوایح دولت باید حذف و رفع آلودگیهای موجود از فوبتال کشور باشد ، ضمن اینکه عنایت مجّدانه فرموده قضیه دو باشگاه پر طرفدار پرسپولیس و استقلال تهران را جمع کرده به اتمام رسانید . 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار