کد خبر: ۸۴۸۰۷۳
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۲:۳۱ 09 May 2020

در کنار مزار مُختار

به مناسبت سالگرد شهادت مختار ثقفی در ۱۴ رمضان

مختار بن أبی عبیده ثقفی (ابواسحاق) در طائف دیده به جهان گشود. وسپس در رویارویی با سپاه مصعب إبن زبیر ، در قیام پس از عاشوراء وبه خونخواهی از خون حضرت أباعبد الله ع ، در سال ۶۷ هجری قمری در کوفه ، به شهادت رسید.

بدین ترتیب وی رهبر دومین قیام بعد از حادثهٔ عاشوراء بشمار می آید. پنج سال بعد از رخداد کربلاء،  او در کوفه به خونخواهی برخاست و بسیاری از عاملان حادثه را کشت و ۱۸ ماه به حکومت مستقل کوفه رسید. ایرانیان ، نقش مهمی در سپاه مختار را ایفا می نمودند. در این مدت جنگ‌های زیادی کرد و در اولین جنگ خود با لشکر اعزامی امویان شام، عبیدالله بن زیاد را نیز کُشت. پس از آن نیز مناطق زیادی را به زیر سلطهٔ کوفه عراق درآورد. اما سرانجام در مقابله با سپاهِ مصعب پسر زبیر از بصره، شکست خورد و به شهادت رسید.

پس از شهادت مختار از سوی مصعب بن زبیر , جسد پاک او در دیوار قصر الاماره ، نزدیک مسجد کوفه مدفون شد . این قبر همچنان پنهان ماند تا اینکه آیة الله علامه سید مهدی بحر العلوم ، متوفای سال ۱۲۱۲ هجری ، در زمان خود به جستجو و آشنایی با آثار و محراب های مسجد پرداخت .

علًامه بحر العلوم در آن زمان ترجیح داد مسجد کوفه با خاک پاک ، پوشیده شده و هم سطح مقامهای مسجد گردد. پیش از این وتا این هنگام ، زمین مسجد کوفه  پائین تر از دیگر سرزمین های پیرامون خود بود و در نتیجه ، آب های سطحی در آن جریان پیدا می کرد. پیرو دستور آیة الله بحر العلوم ، زمین مسجد کوفه که عمق آن مساوی مقام پیامبر ص وخانه حضرت نوح ع بود ، با خاک پاک پرشد تا از آلودگی ها در امان نگه داشته شود. از این پس بود که در مکان همان محراب ها ، و بر روی خاک تازه قرار داده شده در سطح مسجد کوفه ، محراب ها ومقام های تازه  ساخته شد که تا حدود چهار دهه پیش همچنان وجود داشت ، تا اینکه در این هنگام مسجد کوفه از سوی بهره های اسماعیلی داوودی مستقرً در هند،  تجدید بنا ونوسازی گردید. لیکن تمام مقامات ومحراب ها در مکان های اولیه تعیین شده از سوی علًامه بحر العلوم پابرجا ماند.

در زمان بررسی ها و جستجوی آثار مسجد که از سوی مرحوم علامه بحر العلوم و جمعی از علما صورت گرفت, علًامه به قبر شریف پنهان شده ای برخورد نمود. جایگاه آن قبر ، در انتهای راه رویی در زیر زمین و به طرف خارج مسجد به سمت قصر الأماره بود و بر آن قبر ، سنگی را یافتند که بر آن نام و لقب مختار ثقفی نگاشته شده بود .

پس از یافتن قبر ، مرحوم حاج محسن حاج عبود شلاش ، از سرشناسان نیکوکار عراق ، ساختن حرم ویژه وخاصًی را برای مختار بر عهده گرفت وآن را به رواق حرم حضرت مسلم ع از سمت جنوب ملحق نمود.  او برای قبر پنجره ای آهنین قرار داد ودرب راهرویی که در حجره ای در گوشه مسجد کوفه قرار داشت را مسدود ساخت.

درباره شخصیت مختار سخن بسیار است لیکن دوسخن از امام سجاد ع وامام باقر ع وجود دارد که بر پاکی او کفایت می کند. امام سجادع در باره وی چنین فرموده اند:

«رَحِمَ الله المختار قد أدخل السرور فی قلوبنا»  یعنی:  خدا رحمت کند مختار را که شادی را به دلهای ما راه داد.

امام باقر ع نیز درباره وی چنین فرموده اند:  «لاتسبوا المختار الثقفی فإنه قتل قتلتنا وطلب ثأرنا وزوج أراملنا ...» یعنی : مختار را دشمام ندهید! زیرا او قاتل کشته شدگان مارا به قتل رسانید وبه خونخواهی ما ، قیام کرد و...

گفتنی است که تا حدود سه دهه پیش ، تابلویی بر روی ضریح مختار قرار داشت که فرمایش امام سجاد ع بر آن نقش بسته بود که خود والاترین گواه در باره شخصیت مختار است. متاسفانه این نوشتار دوران صدام برداشته شد.

دیدار با تولیت مسجد کوفه

که در سفر اخیری که به سرزمین أمیر المومنین ع ونیز زیارت مسجد کوفه داشتم ، به تولیت پر تلاش مسجد کوفه ، جناب سید مجید موسوی ، این نکته را یاد آور شدم ، او که بنا بر مقتضیات سنًی ، از آن آگاهی نداشت ضمت تشکر ، قول داد که این تابلو را که حتما در خزانه ویا انبار موجود است ، به مکانش باز گرداند.

در اینجا به روایتی از مرحوم شیخ طوسی ره  که از عبدالله بن شریک نقل کرده است ، مطلب خود را به پایان می برم.

 شیخ طوسی ره روایتی از عبد الله بن شریک را نقل کرده اند که می فرماید : 
«روز عید قربان در منا، خدمت امام باقر(ع)رسیدیم؛ در حالی‌که امام(ع) در خیمه‌گاهشان نشسته بودند، ایشان شخصی را در پی سلمانی فرستادند تا بیاید و موی حضرت را اصلاح نماید. من روبروی حضرت نشسته بودم که ناگهان پیرمرد محترمی از اهل کوفه ، بر امام(ع) وارد شد و خواست دست ایشان را ببوسد؛ اما حضرت نگذاشت، سپس رو به پیرمرد کرده فرمودند: شما کیستید؟ آن مرد عرض کرد: من ابوالحکم فرزند مختار بن ابی‌عبید هستم.
امام(ع) تا او را شناخت با وجود آن که فاصله کمی با آن مرد داشت، دست او را گرفت و به نزدیک خود کشانید تا جایی که نزدیک بود روی زانوی خود بنشاند، سپس او را در کنار خود جای داد. فرزند مختار رو به امام(ع) کرد و عرض نمود: خداوند کارت را اصلاح کند،  مردم درباره پدرم حرف‌های زیادی می‌زنند و چیزهایی می‌گویند؛ اما حق همان است که شما بفرمایٔید؛ امام(ع) پرسید: چه می‌گویند؟ گفت: می‌گویند کذّاب؛ امام(ع) با شگفتی فرمود: سبحان الله؛ به خدا سوگند پدرم(ع) به من خبر داد که مهر مادر من همان پولی بود که مختار برایش فرستاده بود، سپس امام(ع) ادامه داده فرمودند: مگر او خونخواه ما نبود؟ 
خدا رحمتش کند. به خدا سوگند پدرم به من خبر داد که هر گاه مختار به خانه فاطمه دختر امیرالمومنین(ع) وارد می‌شد، آن بانو او را احترام می‌گذاشت و فرش برایش می‌گستراند و متکًایی می‌گذاشت که مختار بر آن می‌نشست و از او حدیث می‌شنید. آنگاه امام باقر(ع) رو به فرزند مختار کرده فرمودند: خدا پدرت را رحمت کند، خدا پدرت را رحمت کند او حق ما را گرفت و قاتلین ما را کشت و به خون‌خواهی ما قیام کرد. درود ورحمت الهی بر این بزرگ باد.

* عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار