تابناک ایلام-مجتبی شیرخانی، روزنامه نگار_
فرد بیکار زمان و فرصت انجام هر کاری را دارد و اگر از نظر تامین مایحتاج اساسی زندگی در مضیقه باشد ؛ممکن است دست به هر کاری بزند.او نه خسته است و نه کمبود خواب دارد ؛ وچون استراحت و زمان کافی دارد؛ بنابراین فرصت انجام هر تصمیمی را دارد.
کد خبر: ۵۷۱۸۴
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۹۴ - ۱۶:۵۸ 04 July 2015
به گزارش تابناک ایلام،پس از جنگ جهانی دوم؛دولت آلمان دچار بحران ها و ناهنجاری های فراوانی شد؛به نحوی که علمای اجتماعی و اقتصادی به فکر  راه چاره ای برای خروج این کشور از بحران افتادند.
اقتصاددانان آلمان ریشه ی بسیاری از بحران های کشورشان را بیکاری تشخیص دادند و با توجه به کمبود صنایع مولد  و مادر  و از بین رفتن زیر ساخت های صنعتی و کشاورری در جنگ و برای غلبه بر مشکلات موجود پیشنهاد دادند که دولت  در شهرها و روستاهای بزرگ  و با حداقل دستمزد ممکن؛ و تحت نظارت کارفرمایان ؛ نیروی بیکار را فراخوان کرده  و طبق قوانین و مقررات و ساعت کاری مشخص صبح ها تا ظهر در مکان هایی مشخص به حفر کانال  بپردازند و عصرها همان کانال را دوباره  با خاک پر کنند، تا نیروی بیکار  ؛وقت و زمان  ایجاد ناهنجاری و بحران  نداشته باشند و با دریافت حقوق کافی؛ آرامش روانی را به جامعه بازگردانده وهمچنین احساس مسوولیت را  دربیکاران تقویت کند. با نگاهی به این راهکار درمی یابیم که ریشه و اساس اکثر ناهنحاری های جامعه را بیکاری تشکیل میدهد
.

فرد بیکار زمان و فرصت انجام هر کاری را دارد و اگر از نظر تامین مایحتاج اساسی زندگی در مضیقه باشد ؛ممکن است دست به هر کاری بزند.او نه خسته است و نه کمبود خواب دارد ؛ وچون استراحت و زمان کافی دارد؛ بنابراین  فرصت انجام هر تصمیمی را دارد.

حال به کشور خودمان  نگاهی می اندازیم ؛مشاهده می نماییم که ریشه ی بحرانهایی مثل خودسوزی و خودکشی و فسادهای مختلف و .... ارتباط مستقیمی با بیکاری دارد.فردی که بیکار است و درآمد کافی ندارد  ممکن است در مقابل هر پیش امد و حادثه ای و بخاطر خالی بودن جیبش در برابر دوستان و اعضای خانواده ؛ اعتماد به نفس خود را از دست داده و با انتخاب راحت ترین کار ؛ خود را از این زندگی رنج آور خلاص کند .

یکی از بدترین انواع بیکاری ؛ بیکاری تحصیل کردگان می باشد.پدیده ای که  پتانسیل تبدیل شدن  به بحرانی خطرناک را دارد و ناهنجاری هایی  برای کل جامعه  ایحاد می کند.

بیکاری تحصیلکردگان در عین اینکه پدیده ای خطرناک می باشد ولی با برنامه ریزی مسوولین می تواند  به فرصتی اساسی برای رشد و پیشرفت کشور تبدیل شود. ولی تبدیل این تهدید به فرصت به آسانی نیست و برنامه ای مدون و با پشتوانه می طلبد.

یک تحصیل کرده و دانشگاه رفته به ندرت تن به هر کاری می دهد.او به آسانی وارد  کارهای پیش پا افتاده و ساختمانی و روزمزد نمی شود ؛زیرا  او سالها تحصیل کرده و حرفه یادگرفته و حالا انتظار دارد که به تناسب حرفه و تحصیلش به کار گرفته شود.این نوع بیکاری پنهان است  و جامعه را از مسیر اعتدال وهماهنگی خارج میکند و زمینه ی انواع ناهنجاری ها را فراهم  می سازد.

اینجاست که باید نگاه اصلی را متوجه تصمیم سازان و تصمیم گیران جامعه ساخت که در روزگارانی نه چندان دور با ترویج شعار زاد و ولد بیشتر ؛ کشورمان رتبه اول موالید جهان را بخود اختصاص داده بود.و الان آن خیل عظیم جمعیت ؛ وارد بازار کار شده اند و دنبال شغل میگردند وبه تبع آن تا شغل و کار نباشه ؛ تشکیل زندگی و خانواده معنایی ندارد.

تصمیم سازان کشور  در برابر این سوال اساسی که آیا متناسب  با رشد جمعیت؛بازار اشتغال را  هم تمهید نموده اند ؛پاسخ مناسبی ندارند.

آیا بین میزان موالید و ایجاد اشتغال توازن وجود داشته است؟.

واقعیت این است که هیچگاه این توازن وجود نداشته ودر مقابل تولد سالانه دومیلیون نفر هرگز نصف آن هم یعنی  یک میلیون شغل  در سال در کشور ایجاد نشده است !.ازطرف دیگر قشر تحصیلکرده و باسواد دنبال شغل هایی با شان ومنزلت  بالاتر میگردند.

و اکثرا دنبال شغل راحت و پشت میز نشینی  هستند و از پذیرش شغل های سخت و طاقت فرسا و با فعالیت بدنی امتناع می ورزند. از طرف دیگر در سنوات گذشته استخدام در ادارات دولتی و شرکت ها و .... تابع فاکتورهایی از روابط است و افراد بصورت فامیلی و آشنایی وارتباطات خانوادگی شغلی را  به دست می اورند .اگر هم آزمون استخدامی برگزار  می شود ؛ به ندرت حق به حق دار می رسد و به قول برخی افراد ؛ آزمون صوری است و استخدام شدگان در زمان برگزاری آزمون ؛ با خیال راحت و بدون دغدغه در منزل نشسته اند.

در مواردی هم افرادی نمره علمی لازم را کسب کرده اند ؛ با اعلام چندبرابر ظرفیت ؛عملا نمره علمی بی خاصیت بوده و افراد مورد نظر به راحتی گزینش می شوند که این امر در بلند مدت هم ادارات و شرکت ها  را از نیروهای نخبه و برگزیده خالی میکند. به دلیل عدم ایجاد اشتغال مولد در سال های گذشته شاهد پدیده فرار مغزها و خروج غیر قانونی و فرار گونه جوانان کشور و استان مان  به آنطرف آبها هستیم که هر ساله تعدادی از آنها  در این خروج های غیر قانونی جان خود را از دست می دهند که بسی مایه تاسف است

حال نگاه تحصیلکردگان  به دولت تدبیر و امید است.که برای معضل بیکاری و بخصوص بیکاری  تحصیلکردگان فکری اساسی بکار گیرد. از انجا که این دولت با شعار اعتدال و تدبیر و امید روی کار آمده است ؛انتظار می رود با برنامه ای منسجم و جامع و کامل ؛ زمینه خروج کشور را از بحران بیکاری فراهم نماید.

در استان ایلام بیکاری معضل اساسی تری است و بیکاری تحصیلکردگان ناهنجاری های زیادی رقم میزند.

در این  استان ؛ زمینه  اشتغال در بخش های صنعت و معدن و تجارت ضعیف تر  است . در بخش کشاورزی هم با توجه به کمبود زمین های کشاورزی مستعد و امکانات ضعیف کشاورزی مکانیزه ای ؛ دارای مشکلات خاصی می باشد .

خیل جوانان بیکار در استان یک تهدید جدی است .مسوولین استان باید برنامه ای منسجم و مدون برای کاهش بیکاری ترتیب دهند و برنامه ای داشته باشند تا استخدام در هیچ شرکت و اداره و نهادی بر اساس رابطه نباشد و ضوابط اصل اول استخدام باشند.


اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار