قالیباف مطرح کرد:
محمدباقر قالیباف نامزد دوازدهمین دوره ریاست جمهوری در گفتگوی مشروح با باشگاه خبرنگاران پیرامون مشکلات اقتصادی و اجتماعی، طرح کارانه و ایجاد 5 میلیون شغل مباحثی را مطرح کرد.
کد خبر: ۴۱۶۷۸۰
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۶:۲۰ 01 May 2017
* شما در رصد خود از مشکلات اقتصادی و اجتماعی، معضل اصلی را در کجا مشاهده کرده اید؟
 
قالیباف: آمار‌ها و شاخص‌های اقتصادی و اجتماعی گویای واقعیات و حقایق تلخی در جامعه است که نمی‌توان آن‌ها را با بی صداقتی و مخفی شدن در پشت الفاظ کلی و قشنگ پنهان کرد. وجود میلیون‌ها نفر حاشیه‌نشین حق مردم ما نیست. حداقل سه و نیم میلیون بیکار مطابق آمار رسمی، یک و نیم میلیون معتاد به مواد مخدر، دو و نیم میلیون زن سرپرست خانوار، ورود هزاران نفر سالانه به زندان‌ها تن‌ها بخشی از معضلات اجتماعی - اقتصادی است که گزارش شده است. شما به این آمار‌ها، آمارهای مربوط به فقر، طلاق و کودکان کار را نیز اضافه کنید تا متوجه شوید در چه شرایط وخیمی به سر می‌بریم.
 
درصد بالایی از این معضلات به خاطر مشکلات اقتصادی به وجود آمده اند. تا زمانی که مشکلات و رکود اقتصادی ادامه داشته باشد، به آمار معضلات افزوده خواهد شد و این دو مولفه در ارتباط نزدیک با یکدیگر هستند. نرخ رشد بیکاری در سال جاری از 13 درصد خواهد گذشت و اگر برنامه‌های ضربتی و اورژانسی برای کاهش این نرخ صورت نگیرد، سونامی بیکاری کشور را دچار چالش‌های جدی خواهد کرد. امروز ما نمی‌توانیم به فقیر و بی کار جامعه مان وعده‌های پوشالی دوباره و چندباره بدهیم.
 
بازار کار ایران با وجود اشتغال حدود 23 میلیون نفر، بازار نامتعادلی است. از این تعداد درصد بالایی در ناامنی شغلی به سر می‌برند. درحدود 90 درصد از کارگران دارای قراردادهای موقت هستند که این شامل 50 درصد از جمعیت شاغلین کشور می‌شود. در برخی از مناطق کشور آمار بیکاری به شدت بالاست به نحوی که بالای 50 درصد بیکاری در تعدادی از استان‌های مرزی گزارش شده است. این جمعیت یا به مشاغل کاذب در همان مناطق روی می‌آورند و یا به کلانشهر‌ها مهاجرت می‌کنند و در این شهر‌ها یا به آمار بزهکاری می‌افزایند یا مشغول کارهای موقت غیرتولیدی می‌شوند. در هر ساعت حدود 150 نفر به جمعیت بیکاران کشور افزوده می‌شود؛ بنابراین شمار افرادی که در روز بیکار می‌شوند 3600 نفر، در هفته 25200 نفر، در ماه 108 هزار نفر خواهد بود. به عبارتی دیگر به طور تقریبی در هر سال یک میلیون و سیصد هزار نفر بیکار به جمعیت بیکاران کشور اضافه می‌شود. آیا این وضعیت به معنای آغاز یک بحران نیست؟ آیا نباید صدای اعتراض مردم به گوش دولت مردان برسد؟
 
 * راهکار‌ها و برنامه‌های شما برای خروج از این بحران‌ها چیست؟

قالیباف: همانطور که اشاره شد، می‌بایست در ابتدا برای خروج از بحران به سمت اقدامات فوری و اورژانسی رفت. برهمین اساس است که در کنار ایجاد 5 میلیون شغل باید حمایت‌های ویژه‌ای از افراد آسیب پذیر و در معرض آسیب صورت گیرد تا شاهد کاهش مشکلات در کنار افزایش آمارهای مربوط به مولفه‌های مثبت بازار کسب و کار باشیم. طرح کارانه که بنده مطرح کردم به معنای گدا پروری یا صدقه دادن به مردم نیست.

آنهایی که این مفاهیم را به گداپروری تفسیر می‌کنند، این موضوع را درک نمی‌کنند که کسی که بیکار است در خرج اولیه زندگی اش باز می‌ماند؛ بنابراین تا زمانی که کار پیدا کند می‌بایست از سوی دولت حمایت شود. این طرح در بسیاری از کشور‌ها اجرا می‌شود. باید توجه داشت که افزایش بسیاری از مشکلات مردم در ارتباط مستقیم با بیکاری قرار دارد. افزایش افسردگی و بالا رفتن تخلفات در جامعه بیکار روی می‌دهد.

تا چه زمانی مردم باید وعده‌های بی عمل ببینند؟ تا چه زمانی باید با سیاست‌های غلط و منفعت طلبی سیاسی گره بر گره معیشت مردم زده شود؟ تا چه زمانی مردم باید تاوان فراموش کاری آقایان را در عمل به وعده‌ها ببینند؟ مگر نه اینکه مدام شعار می‌دهند که حقوق شهروندی مردم باید رعایت شود؟ مگر نه اینکه مدام سخن از احترام به مردم به زبان می‌آورند؟ من سوال می‌کنم پس چرا ابتدایی‌ترین حقوق مردم که همان عمل به تعهدات و باز کردن گره‌های معیشتی و اقتصادی است را مراعات نمی‌کنید؟ امروز به دلیل ناکارآمدی دولت در کشور، پدران شریف زیادی هستند که در مشاغل مختلف کارگری مشغول به کاراند و با حقوق پایه 930 هزار تومان زندگی خود را می‌چرخانند.

سوالی که مردم به حق می‌پرسند این است که در وضعیت اقتصادی امروز، چه قدر از این 930 هزار تومان را میتوان پس انداز کرد؟ چه طور می‌توانند با این حقوق، دل نگران آینده فرزندانشان، تحصیلشان، تهیه جهیزیه دخترانشان ومواردی از این دست نباشند؟ چه طور می‌توانند مایحتاج روزانه شان را گوشتشان را مرغشان را گوجه و تخم و مرغ و نانشان را تهیه کنند؟ من سالهاست در کوچه پس کوچه‌های جنوب شهر گشته ام. دولتمردان یا صدای درد و نارضایتی مردم را نمی‌شنوند یا اینکه می‌شنوند و بی تفاوت اند. شرمندگی آن پدران، حاصل همین نگاه است.

به مردم چه که سیاستمداران با هم دعوا دارند! چرا مردم باید گوشت قربانی بزن بزن‌های سیاستمداران شوند؟ شما ببینید در همین ماجرای مسکن مهر یک زن و شوهری که هر دو مجبورند برای تامین معاش خانواده کار کنند با کلی سختی و مرارت و امید آرزو، برای داشتن یک سرپناه ساده، آورده زحمت چند ساله شان را در پرو‍‍ژه مسکن مهر سرمایه گذاری کردند. بعد شما می‌بینید که با عوض شدن یک دولت و ناتواتی یک مسئول همه آمال و آرزوهای آن‌ها یک شبه بر باد می‌رود. سوال من این است چرا مردم باید هزینه رفت وآمدهای مسئولان و مجادلات آن‌ها با یکدیگر را بدهند؟
 
* شما وعده دادید 5 میلیون شغل ایجاد کنید. چگونه این وعده در طول چهار سال قابل تحقق است؟
 کسانی که معتقدند نمی‌شود 5 میلیون شغل ایجاد کرد اولا نشان می‌دهد به مردم و توان داخلی اعتقادی ندارند ثانیا این هدف را با شیوه مدیریت خودشان که کند و قدیمی و مربوط به 50 سال پیش است مقایسه می‌کنند و ثالثا نشان می‌دهد یک بار قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه را مطالعه نکردند که آنجا این تکلیف کاهش نرخ بیکاری همزمان با افزایش ورودی به جامعه بیکاران تکلیف شده و در نتیجه همین حدود 5 میلیون شغل به عنوان هدف تعریف شده است. اما اینکه از چه راه هایی می‌توان به این هدف رسید برنامه مفصلی وجود دارد که من بصورت خلاصه اینجا اشاره می‌کنم.
 
اول اینکه سیاست‌ها را باید طوری تغییر داد که هر کسی بتواند در همان محیط جغرافیای زندگی اش کار داشته باشد و نیازی به مهاجرت به نقطه دیگری نداشته باشد. این یعنی عدالت جغرافیایی. از طریق توجه به اشتغال روستایی. در این زمینه بنده پروژه‌های گوناگونی آماده اجرا دارم که حداقل یک میلیون و دویست هزار شغل مستقیم ایجاد خواهد کرد.
 
دوم اینکه فرصت‌های شغلی بسیاری وجود دارد که دولت مانع آن شده است. خود دولت 1578 مانع کسب و کار را فهرست کرده است که بزرگترین سد مقابل جوانان فارغ التحصیل ما هستند. پس صدور مجوزهای کسب و کار باید آسان بشود و انحصار‌ها هم رفع بشود و الگوی رقابتی کسب و کار جایگزین بشود

فقط در حوزه سلامت می‌توان در طول چهار سال حداقل 700 هزار فرصت شغلی اعم از کادر درمانی و صدور مجوزهای لازم ایجاد کرد. سوم اینکه مبارزه با قاچاق سازماندهی شده و انبوه از طریق هوشمند سازی و اجرای کد شناسه کالا که قانون دارد، ولی متاسفانه اجرا نمی‌شود. چهارم اینکه ایجاد کسب و کارهای نوین و تولید نرم افزار‌ها و حوزه‌های وابسته. همه دنیا الان از فضای مجازی شغل و درآمد بسیار بالایی را تولید می‌کنند. پنجم اینکه پروژه‌های عمران و مسکن احیاء شود. الان رشد حوزه ساخت و ساز حدود منفی 15 درصد است فعال کردن این حوزه علاوه بر رونق ساخت و ساز صد‌ها صنعت وابسته به مسکن را هم فعال خواهد کرد. ششم فعال سازی ظرفیت‌های خالی تولید و صادرات مانند صنایع پایین دستی نفت و پتروشیمی.
 
به عنوان مثال حداقل 8 میلیون تن تولید محصولات پلیمری در صنعت پتروشیمی در طول چهار سال قابل افزایش است بدون نیاز به هیچ زیرساخت سرمایه گذاری جدید – هر یک میلیون تن دویست هزار شغل ایجاد می‌کند جمعا یک میلیون و 600 هزار شغل مستقیم و 3 میلیون و ششصد هزار شغل غیر مستقیم ایجاد خواهد کرد.
 
چرا تا الان از این ظرفیت‌ها استفاده نشده؟ چون انحصار 4 درصدی‌ها نگذاشتند فعالیت تولیدی در این حوزه‌ها فعال شود و البته مدیریت و برنامه ریزی درستی هم وجود نداشته است. در آینده توضیحات کامل تری در این باره ارایه خواهم کرد.

* برخی به همین وعده 5 میلیون شغل ایراد گرفتند و آن را دست نیافتنی دانستند نظر شما چیست؟

نگویند نمی‌شود بهتر است بگویند نمی‌توانیم. بله من هم موافقم که با الگوی مدیریتی این دولت 5 میلیون شغل که هیچ دو میلیون شغل هم ایجاد نمی‌شود، چون این الگوی مدیریتی نسل دوم چند دهه است منسوخ شده و الان باید با الگوی مدیریتی نسل چهارم کشور را اداره کرد. شیوه‌های قدیمی سنتی و کند دیگر جوابگو نیست دنیا به سرعت در حال پیشرفت و تحول است. کشور ما هم ظرفیت‌های بسیار بالایی داشته که متاسفانه نه تن‌ها مسئولان از این فرصت‌ها استفاده نکردند که حاضر نمی‌شوند واقعیت‌های جامعه را هم به مردم بگویند و مردم را برای ارایه گزارش صریح وضعیت بیکاری محرم نمی‌دانند.
 
هفته گذشته در جلسه غیر علنی گزارش بیکاری دولت ارائه شد. واقعا چرا باید ارائه گزارش بیکاری در جلسه غیر علنی مجلس قرائت شود؟! در شرمندگی مسئولان امر اشتغال زایی همین بس که گزارش بیکاری را محرمانه می‌کنند. از سوی دیگر به همین دلیل دولت یازدهم از انتشار آمار بیکاری واقعی هم هراس دارد.
 
در ضعف مدیریت این مسئولان همین بس که نتیجه آمار بیکاری را بر مبنای سرشماری 95 منتشر نکردند. واقعا چرا می‌ترسند از انتشار آمار بیکاران؟ سرشماری سال 95 برای همین نتایج انجام شد. اگر می‌خواستید جمعیت کشور را بدانید که از ثبت احوال هم می‌شد گرفت نیازی به سرشماری نبود. بیشترین فایده سرشماری اشراف به وضعیت شاغلان و بیکاران است. از چه چیزی می‌ترسید که این آمار را مننتشر نمی‌کنید؟ بنابراین طبیعی است که مسوولان از نمی‌شود و نمی‌توانیم سخن بگویند و قصور خودشان را هم محرمانه کنند و بعضا حتی حق و حقوق فرهنگیان و بازنشستگان اقشار کم درآمد را تا ماه قبل از انتخابات به تاخیر می‌اندازند یعنی به جای اینکه حقوق مردم را سر موعد پرداخت کنند تا شب انتخابات گروگان می‌گیرند.
 
ما این دولت را دولت حرف و وعده و شعار می‌دانیم بنده اعلام کردم که حرف کافی است چهار سال کافی است و دوره نداریم نمی‌شود و نمی‌توانیم تمام شده است به فضل خدا در روز 29 اردیبهشت مردم با بینش دقیق خود انتخاب خواهند کرد.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار